-------- نادبون - نشـریه الکترونیکی جنگ نرم -------

(حجاب و عفاف)

.....................................................................................................................................................................

امام خامنه ای (مدظله العالی) :
بر روی مسئله حجاب «کار هنری و کار زیبای تبلیغی» باید صورت گیرد تا این مسئله در ذهن جای گیرد .من فکر می کنم در وضع کنونی اگر در کنار میل طبیعی زن به حجاب شایسته، نوعی «تبلیغات صحیح» که بتواند نقطه نظر اسلام را هم تامین کند ارائه شود،زنان ما به حجاب اصیل اسلامی و شرعی رو خواهند آورد.در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که «هنر» را تمام عیار و با «قالبی مناسب» به میدان آورد تا اثرگذار شود.

....................................................................................................................................................................

پیامبر (ص) فرمودند:

حیا،پسندیده و نیکوست ، ولی در زنان ، پسندیده تر و نیکو تر است .

....................................................................................................................................................................

لزوم رعایت حجاب در همه ادیان

با نگاهی گذرا به آموزه های ادیان الهی در مورد حجاب و پوشش زنان به خوبی از این آموزه ها استفاده می شود که حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب دارای جایگاه مهمی است و به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی این جایگاه مهم این است که حجاب و پوشش یک امری فطری است.
ما اکنون به طور گذرا برخی از آموزه های ادیان مهم قبل از اسلام درباره حجاب اشاره می کنیم.

از کتاب مقدس استفاده می شود که در عهد سلیمان علیه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن ، برقع(روبند) به صورت و چهره می انداختند (1) و همچنین این سنت در زمان ابراهیم علیه السلام هم بوده است.

همچنین در تورات آمده است : بوعز گفت: چادری که بر تو است بیاور و بگیر (2) و همین طور در مورد عروس یهود آمده است : برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید. (3)
همچنین در تاریخ نقل شده است که پوشش زنان مسیحی تا قرن سیزدهم لباسی بلند که تقریبا به زمین می رسید.(4)

پی نوشت:
1.کتاب مقدس، عهد قدیم سفر نشید الاناشید ، باب 5:7، انتشارات ایلام ، چاپ سوم ، 2002م
2. همان ، کتاب روت ، باب 3: 5
3. همان، سفر پیدایش باب 38: 4
4. مهناز رازانی، تاریخچه حجاب در ادیان الهی، مجله زن شرقی ، شهریور 83 ، ص 112


در ادامه با مطالب تخصصی در زمینه حجاب با ما همراه باشید.
....................................................................................................................................................................

برای حضور در این محفل، آرایش ضروری است !

ما در بهترین حالت عادت کردیم که برای شرکت در مجالس و مهمانی ها و به خاطر موجه بودن و شیک بودن، آرایش کنیم و طلا و ادوات متعلق به آن را از صندوقچه در آورده و با حس پرستیژ و زیبایی تمام در این محافل شرکت کنیم.

اکثر ما فراموش کردیم که آراستگی و زیبایی هایمان در برابر پروردگار هم به هنگام عبادت ضرورت دارد و با تاکید بسیار مورد توجه قرار گرفته است.کاری که این روزها متاسفانه به نحو عکس انجام داده و در نهایت آشفتگی، بدون توجه به وجنات ظاهریمان به نماز ایستاده و به راحتی از این عمل مستحب و پسندیده می‌گذریم. و با روی هم گذاشتن چشمانمان با آرایش خیابانی به جای اینکه به دنبال جلب رضایت خالق باشیم به دنبال جلب توجه و نظر مخلوق هستیم.

در باب ضرورت و استحباب زینت و آرایش در محفل عبادت چنین نقل شده :

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که ایشان بیان فرمودند که: شایسته نیست زن بدون زینت مثل گردنبند نماز بخواند یا دست او بی خضاب و حنا باشد(آراستگی عرف آن زمان).

در توصیف این دستور دینی گفتندکه مکروه است که زن در حال نماز از زینت خالی باشد و منظور از زینت تنها طلا نیست بلکه زینت عرفی است و می تواند شامل خیلی موارد مثل لباس و چادر و خیلی چیزهای دیگر شود.

پس آرایش کردن در چنین محفلی را از دست ندهیم.


وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۳۵- ج ۴ ص
...................................................................................................................................................................

زیباترین دلیل برای حجاب

فایده اصلی حجاب همان جمله روانشناس فرانسوی است که می‌گوید اگر زنان غرب می‌دانستند زنان مسلمان در قالب فرهنگ عفاف و حجاب، جرعه جرعه بندگی خدا می‌نوشند و در خلوت انس با خدا قرار گرفته و تمرین تقوی می‌کنند، هرگز آنها را به خاطر حجابشان سرزنش نمی‌کردند.

زیباترین دلیل برای حجاب این است که خدا آن را لباس بندگی خود نامیده است و به عقیده ما در جامعه کنونی علاوه بر اینکه باعث رعایت یک حکم الهی فردی می‌شود، از طرفی نوعی تبلیغ نیز می‌باشد. تبلیغ این جمله که (من خدا را دوست دارم).

زنان محجبه در زمان کنونی تابلوی من خدا را دوست دارم، را در دست گرفته اند و هر قدمی‌که در قاب چنین پوششی بر می‌دارند نوعی جهاد در راه خداست.

ما در امور دنیوی بین خوب و خوب تر، همواره خوب تر را انتخاب می‌کنیم ولی چه می‌شود که بعضی از افراد وقتی به خدا می‌رسند بین خوب و خوب تر، خوب را می‌پسندند. در اکثر جلساتی که داشته ایم، حتی زنانی که چادر به سر نداشته اند اعتراف دارند که چادر نسبت به بقیه حجابها خوب تر است. ولی چرا خوب تر را انتخاب نمی‌کنند؟!!

....................................................................................................................................................................

....................................................................................................................................................................


.
جواد عزتی پور مدیر گروه فرهنگ و جامعه این رادیو با اشاره به اینکه مسئله بدحجابی به عنوان یک پدیده ناهنجار اجتماعی باید از ابعاد و زوایای مختلف فقهی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی مورد بررسی قرار گیرد؛ افزود: برنامه «دانشجو» از پنجشنبه 31 اردیبهشت 94 با رویکرد حجاب و اهمیت آن و نیز بررسی آثار و تبعات بدحجابی در جامعه پخش خواهد شد.

وی با اشاره به این که انتقادات و نگرانی‌هایی از وضعیت حجاب و گسترش بدحجابی در جامعه وجود دارد؛ بر نقش و جایگاه رسانه‌ها در ارائه الگوهای صحیح فکری و عملی و تأکید کرد و تولید برنامه‌های مرتبط با حجاب و عفاف را از وظایف ذاتی رسانه دینی دانست .

عزتی پور همچنین تصریح کرد: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدی و سرکار خانم معصومه ظهیری از کارشناسان حوزوی مباحث زن و خانواده هستند که در این برنامه به پرسش‌های برادران و خواهران دانشجو و طلاب جوان حاضر در استودیو پاسخ می‌دهند.

برنامه « دانشجو » کاری از گروه فرهنگ و جامعه با تهیه کنندگی ابوالفضل سلیمانی و اجرای محبوبه شیرعلی پنجشنبه‌ها از ساعت 16 به مدت 40 دقیقه تقدیم شنوندگان فرهیخته رادیو معارف می‌شود. علاقمندان برای دریافت این برنامه می‌توانند به صفحه اختصاصی برنامه «دانشجو» در سایت مراجعه نمایند.
....................................................................................................................................................................

ایراد دیگری که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود.

می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا هر مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی او واهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن، و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد، و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.

پاسخ : یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین مووظف دانستن او به اینکه وقتی که می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده زن نهاده شده که در معشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشدو یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.

اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را زندانی کردن یا یا بردگی نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل آزادی فرد نمی توان دانست.

   در کشور های متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیت هایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عناون اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند. هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان، و نه ضد آزادی و حیثیت آزادی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار می رود. 

برعکس، پوشیده بودن زن – در همان حدودی که اسلام نعیین کرده است – موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد.

شرافت زن اقتضاء می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهیج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زبان دار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آنکه گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می زند.

ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا،سر به سر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن. آیا حیثیت زن ایجاب می کند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاه های شهوت آلود مردان را به سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیت زن یا بر خلاف حیثیت مرد یا بر خلاف مصالح اجتماع یا بر خلاف اصل آزادی فرد است؟

آری اگر کسی بگوید زن باید د خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادای زن منافات دارد. چنین چیزی در حجاب های غیر اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست.

شما اگر از فقه ها بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است؟ جواب می دهند نه. اگر بپرسید خرید کردن زن و لو بر اینکه فروشنده مرد باشد حرام است؟ پاسخ می دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفی است چنانکه در مساجد و مجالس مذهبی و پای منبرها شکت می کنند و کسی نگفته است که صرف شرکت کردن زن در جاهایی که مرد هم وجود دارد حرام است. آیا تحصیل زن، فنو هنر آموختن زن و بالاخره تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفی است.

فقط دو مسئله وجود دارد، یکی اینکه باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایی و تحریک آمیز نباشد و دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توام با رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد.

البته مرد هم باید در حدود مصالح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر. گاهی ممکن است رفتن زن به خانه اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد. فرض می کنیم زن می خواهد به خانه خواهر خود برود و فی المثل خواهرش فرد مفسد و فتنه انگیزی است  که زن را علیه مصالح خانوادگی تحریک می کند. تجربه هم نشان می دهد که اینگونه قضایا کم نظیر نیست. گاهی هست که رفتن زن حتی به خانه مادرش نیز برخلاف مصلحت خانوادگی است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتی می کند، بهانه می گیرد، زندگی را تلخ و غیر قابل تحمل میسازد. در چنین مواردی شوهر حق دارد که از این معاشرت های زبانبخش (که زیانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه به زن و فرزندان ایشان نیز می باشد) جلوگیری کند. ولی در مسائلی که مربوط به مصالح خانواده نیست دخالت مرد مورد ندارد
...................................................................................................................................................................

حقیقت امر این است که در مسئله پوشش و به اصطلاح اصل اخیر حجاب ، سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه؟

اسلام که به روح مسائل می نگرد جواب می دهد: خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است و زنان از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می باشند.

درست است که صورت ظاهر مسئله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آنکس که مسئله به نام او عنوان می شود زن است، و احیانا مسئله با لحن دلسوزانه ای طرح می شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسئله و باطن چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن، جز از جهت زنا، آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنی آنکه در این مسئله ذی نفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن دراین مسئله ذی نفع تر است. به قول ویل دورانت :

« دامن های کوتاه برای همه جهانیان به جز خیاطان نعمتی است » 

پس روح مسئله، محدودیت کامیابی ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است. اسلام طرفدار فرضیه اول است.

از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع می گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.
....................................................................................................................................................................

پوشش زنان در ایران-قسمت اول

چکیده:

لباس پوشیدن سابقه‏اى به اندازه حیات انسان دارد و جز پیروان یکى از مکاتب فکرى که بر لزوم برهنه زیستى پاى مى‏فشارند، همه افراد به نوعى آن را تجربه مى‏کنند. یکی از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب برای اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکی از شئون و ویژگی های انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یاری دادن وی در حفظ عفت و شرم، در آراستگی و زیبایی آدمی نیز نقشی مهم ایفا می کند و می توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادی فرد و تعلق وی به فرهنگی خاص دانست. لذا در تحقیق حاضر با هدف معرفی وضعیت پوشش زنان ایرانی ضمن بررسی ریشه‌های پوشش زنان به تاریخچه پوشش زنان ایرانی و معرفی انواع پوشش‌های محلی و شهری امروز ایران زمین پرداخته خواهد شد.


مقدمه:

پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان دارای اهمیت بوده است و از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات عمیق نشده و مفهوم آن در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.

بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که بواسطه آن می توان در رابطه با سیر تحول تاریخی، زیباشناسی، اعتقادات، طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن اطلاعات ارزشمندی کسب کرد.

پوشاک ایرانیان در زمان 550 قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. براساس اعتقاد پژوهش گران مورخ، این نخستین دوره ای است که لباس زیر و خصوصا نوع دوخته شده آن به عنوان پوشش ملی، مطرح شده است. در 1350 قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن ایلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند.

پارسیان باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن، جز دو دست را خلاف ادب می شمردند و به جهت پوشش سر و پای خود، از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند.

اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور پوشش بدن است، اما انتخاب رنگ و نقش‌ روی پارچه و تزیین لباس، معرف قومیت، شخصیت، باورها و منزلت اجتماعی است لذا در تحقیق حاضر ضمن بررسی تاریخچه پوشش در سه دوره باستان تا پیش از کشف حجاب، کشف حجاب تا انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب در ایران، به منظور آشناسازی خواننده با وضعیت موجود، به معرفی وضعیت موجود پوشش زنان در اقوام و مشاغل گوناگون پرداخته خواهد شد.

تاریخچه پوشش

پوشش به معنای پوشیدن و در لفظ عرب آن حجاب و حایل می باشد. استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زنان اصطلاحی نسبتا جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها، کلمه ستر به معنای پوشش به کار می رفت است. بنابراین علاوه بر معنای قدیم حجاب تحت عنوان پرده و حایل، امروزه اصطلاحا تنها به معنانی پوشش خاص زنان است.

شکل گیری پوشش در میان اقوام مختلف دارای خاستگاهی مشترک بوده، اما در گذر زمان تحت تاثیر عوامل گوناگون، هریک از اقوام نوعی خاص از پوشش را برگزیده اند که در واقع نماد تجربه تاریخی و فرهنگی آنان به شمار می آید. پوشاک نیز همانند سایر پدیده های زندگی از بدو پیدایش در طول تاریخ سیر تکاملی خود را طی کرده و از صورت ابتدایی خود بیرون آمده است.

هریک از اقوام مختلف، بنا به مقتضیات ویژه خود به تهیه لباسهای گوناگون پرداخته و در دوخت و تزیین آن ابتکاراتی از خود نشان داده اند.

اما عواملی از قبیل:

1- شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا 2- نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی 3- جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت 4- شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی 5- اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتی حاکم بر جامعه 7- روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، بر فرم لباس ها درجوامع مختلف موثر بوده اند.

پوشش فرای آنکه به عنوان یک نیاز بنیادین مادی برای بشر به حساب می آید، عاملی برای نمایش اعتقاد و شخصیت افراد تلقی می‌شود و به نوعی پرچم وجودی انسان است. انسانها به وسیله نوع پوشش بخشی از هویت خود را عرضه می کنند و تاریخ 2500 ساله ایران در هیچ کجای خود زنان را باظاهری برهنه یا نیمه عریان ندیده است، مگر آنجا که دستان بیگانگان تلاش نموده این ملت را از تمدن و فرهنگش جدا کند.

گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآیند اندیشه و اراده آدمى است، ولى از بینش یک قوم برآمده و بر بینش و اراده انسانى نیز تأثیر مى‏گذارد و مى‏تواند به عنوان زمینه‏ساز تعالى یا انحطاط فردى و اجتماعى نقش آفرینى نماید.

نیم نگاهی به دوره‌های متمادی زندگی ایرانیان، نشانگر آن است که حفظ حریم فردی و بین فردی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است و این امر خصوصا در امر پوشاک آنان خودنمایی می‌کند، چنانچه بیرون بودن بیش از گردی صورت و کف دو دست، بی‌حرمتی محسوب می‌شده و افراد خصوصا بانوان این امر را رعایت می‌کرده‌اند. بنابراین ساختار پوشاک زنان در ایران نشانگر عمق نگاه باستانی فرهنگ ایرانی در خصوص پوشش زنان، حریم بین فردی و تاثیر و تاثر آن در رشد فرد و جامعه است.

گفتار اول

سابقه و دیرینه پوشش در ادیان

بر اساس پژوهش‏ها، از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب خود را تهیه کند. آدمی نخست‏با برگ درختان، سپس با پوست‏حیوانات و بعدها با دست‏بافت‏های خود، خویش را پوشاند. ویل دورانت درباره پوشاک انسان و تاریخ صنعت‏بافندگی می‏نویسد: از وقتی که انسان بافندگی را آغاز کرد بر حسب ضرورت سوزن و سنجاق را ساخت، با پشم گوسفند و الیاف گیاهان لباس‏هایی را برای خود تهیه کرد.

تمام کسانی که زندگی بشر و تحولات آن را ارزیابی کرده‏اند، بر این تلاش تاکید ورزیده‏اند و خوشبختانه با پیشرفت صنعت و دست‏یافتن به منابع و ابزار جدید، پوشش نیز از تغییرات تکاملی بهره‏مند گردید و انسان به پوشاک مناسب‏تر دست‏یافت. نکته قابل توجه آن است که اگر چه حیات آدمیان از همان آغاز با «پوشش‏» پیوند خورده است، به دلیل وجود نوعی احساس حیای طبیعی در جنس زن، زنان در طول تاریخ در امر پوشش تلاش و جدیت ‏بیش‏تر از خود نشان داده‏اند.

بی دلیل نیست که همواره پوشاک با مدنیت و تمدن بشری ارتباط مستقیم داشته و هر چه تمدن انسان جلوتر رفته تکه های پوشش او بیشتر شده است و تنها در قرن بیستم است که می بینیم تمدن با هزاران تعمد با عریانی و برهنگی همراه می شود.

حجاب ورابطه آن با پوشش

«حجاب‏» به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است. این واژه تنها به معناى پوشش ظاهرى یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان کردن زن از دید مرد بیگانه است. بدین سبب، هر پوششى حجاب نیست. حجاب پوششى است که از طریق پشت پرده واقع شدن تحقق یابد به کارگیرى کلمه «حجاب‏» در خصوص پوشش زن اصطلاحى نسبتا جدید است و همین سبب گردیده بسیارى گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود، یا مثل ویل دورانت بگویند: «این امر خود مبناى پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار مى‏رود» و یا مدعى شوند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است، در حالى که آیات مربوط به حجاب (پوشش اسلامى زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. در عهد جاهلیت نیز - همان طور که ویل دورانت مى‏گوید و کتب تفسیر شیعه و سنى تایید مى‏کند - اعراب چنین پوششى نداشتند و عادتشان تبرج و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولى .»

آنچه از قدیم به ویژه نزد فقها وجود دارد. واژه «ستر» و «ساتر» به معناى پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است. بنابراین، وظیفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیت‏هاى اجتماعى نیست. این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیت‏ها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.

بسیاری از متفکران، برابر آیات قرآن و کتب مقدس - آدم و حوا بدون حضور ناظری بیگانه از برهنگی احساس شرم کردند و بدون آن که تحت تاثیر هیچ آموزه، فرمان یا تذکری قرار گیرند، به وسیله برگ‏های درختان بهشتی به سرعت‏خود را پوشاندند - راز رویکرد انسان به پوشش را نهاد و فطرت او دانسته‏اند، زیرا اولا، نخستین انسان‏ها به طور فطری به پوشش روی آورده‏اند. ثانیا، گزارش‏های موجود به خوبی اثبات می‏کند که پوشش زنان به عنوان حجاب، در نقاط مختلف جهان به طور کامل رعایت می‏شده و در بعضی از موارد با شدت و سختی همراه بوده است. ثالثا، اگر اکنون نیز به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم، معمول بودن حجاب زنان را به خوبی در می‏یابیم. نگاهی به پوشش زنان در ادیان و اقوام مختلف نشان می‏دهد یهودیان، مسیحیان، اعراب، یونانیان، اهالی رم، آلمان، خاور نزدیک و.. . حجاب را به طور کامل رعایت می‏کردند و اکثرا سر خویش را نیز می‏پوشاندند. برابر تصاویر موجود، کاهش تدریجی حجاب زنان از نیمه دوم قرن هیجدهم در اروپا آغاز شد.

از سوی دیگر متداول بودن حجاب در میان ملل مختلف که عقیده، مذهب و شرایط جغرافیایی متفاوت داشتند، نیز نشان دهنده تمایل فطری زنان به حجاب دانسته شده است و دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت مى‏دهند.

پوشش زن در ادیان بزرگ الهى

پوشش و به عبارتی حجاب در کلیه ادیان الهی به شکل بسیار با اهمیتی وجود داشته است به گونه‌ای که بعد از ظهور اسلام، اصلاح و تلطیف گشت.

حجاب در شریعت حضرت ابراهیم(علیه‏السلام)

در آئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در کتاب تورات چنین مى‏خوانیم: «"رفقه" چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما مى‏آید؟ خادم گفت: آقاى من است. پس برقع خود راگرفته، خود را پوشانید. »

از این بیان روشن مى‏شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.

حجاب در آیین یهود

در اصول اخلاقى «تلمود» که یکى از کتاب‏هاى مهم دینى و در حقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگى یهودیان است، آمده: «اگر زنى به نقض قانون یهود مى‏پرداخت، چنانچه مثلاً بى‏آنکه چیزى بر سر داشت به میان مردم مى‏رفت و یا در شارع عام نخ مى‏رشت یا با هر سنخى از مردان درد دل مى‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم مى‏نمود، همسایگانش مى‏توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد. »

حجاب در آیین مسحیت

در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتیان تصریح مى‏کند:

«اما مى‏خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردى که سرپوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا مى‏نماید. اما هر زنى که سربرهنه دعا کند، سر خود را رسوا مى‏سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمى‏پوشد، موى را نیز ببرد و اگر زن را موى بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن براى مرد. از این جهت زن مى‏باید عزتى بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان.. . در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند. »( باب11، آیه 3تا14)

پس در جایى که براى دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام روبه رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم‏تر خواهد بود.

نیز در انجیل، در رساله پولس، به تیموتاوءس مى‏گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رخت گران‏بها، بلکه چنان که زنانى را شایسته است که دعواى دیندارى ‏کنند به اعمال صالحه. »

حجاب در اسلام

حدود پوشش برای زنان در احکام اسلامی ولایت دارد بر اینکه: پوشاندن غیر وجه و کفین بر زن واجب است و پوشش بدین نحو جزء ضروریات و مسلمات است و از نظر قران، حدیث و فتاوی هیچ اختلاف و تشکیکی در این باره وجود ندارد. در قران و روایات ائمه هدی علیه السلام کلماتی دربارة مسئله پوشش بیان شده که شناخت دقیق آن در تبیین موضوع کمک شایانی می کند از این رو به بررسی این واژه ها می پردازیم:

تبرج : در لغت به معانی بروز و ظهور می باشد و معنای اصطلاحی تبرج، آشکار کردن و جلوه گری زینتهای زن می باشد. در جای دیگر تبرج را خودنمائی در مقابل مردان معنا کرده و نوشته «تبرجت: اظهرت زینتها للرجال» بدحجابی یکی از مصادیق تبرج است.

حجب (حجاب): یکی از معانی حجاب پرده و پوشش و حائل است. کلمه «حجاب» هم به معنای پوشیدن است هم به معنی پرده و پوشش و بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت معنی پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است. شهید مطهری در این باره می فرماید: «همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند اسلام خواسته زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود در حالی که وظیفه پوششی که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست.»

جلباب: در قران کریم جلباب یکی از پوششهای لازم برای زنان مومنین معرفی شده است.

یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما

ای پیغمبر به زنان و دختران خود و زنان مومنین بگو که خویش را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه انها به عفت و حرمت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان ازار نکشند بسیار بهتر است و خدا در حق خلق بسیار آمرزنده است.

خمار: یکی دیگر از پوششهایی که درقرآن کریم برای زن معرفی شده است خمار می باشد.

قل للمومنات ... و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن ...

به زنان با ایمان بگو سرو سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.

در کتب لغت درباره این لغت چنین آمده است که خمر و خمار به معنی ستر و پوشش است؛ شراب را خمر میگویند زیرا حواس ظاهری و باطنی را می پوشاند؛ به روسری زن نیز خمار می گویند زیرا به وسیله ان سرش را می پوشاند.

زینت: مفهوم زینت در عربی از زیور در فارسی گسترده تر می باشد زیرا زینت هم به زیورهایی گفته می شود که از بدن جدا می شوند مثل جواهرت و هم به آرایشهایی گفته می شود که به بدن متصل است نظیر سرمه و ...

عفت: عفت یک بینش، منش و یک صفت و خوی عالی است. العفة حصول حالة للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة»
.....................................................................................................................................................................

پوشش زنان در ایران-قسمت دوم


تاریخچه پوشش در ایران

بدون تردید جهان بینى و انسان شناسى هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسى و مهمّى در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد.

تاریخچه پوشش در ایران نیز پیوندی عمیق با حجاب، به معنای پوشش کامل و زیبایی شناسی و زیبایی دوستی دارد.

سرزمین ایران سرآمد زیبایی ها و ظرافتهاست، مردم ما حامل فرهنگی عمیق و ریشه دار، با آمیزه ای از دین و تاریخ هستند. تاریخی که در اقصا نقاط عالم ریشه دوانده است.

هر اندازه فرهنگ و هنر یک سرزمین با بنیانهای اعتقادی و فکری و دیرپای ملتی مرتبط باشد، برعمق عظمت حس زیبایی شناختی مردم آن سرزمین تاثیر می گذارد.

تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخى از اندیشمندان و تمدن‏نگاران، ایران را منبع اصلى ترویج حجاب در جهان معرفى کرده‏اند.


یافته های پژوهشی نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس ها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.

برابر متون تاریخی، در همه آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و هم پای مردان به کار می پرداختند. و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاط های فساد برانگیز همراه بوده است.

جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.

دوره مادها

مادها اولین حکومت فراگیر در فلات ایران بودند آنان از هر طبقه و قومی که بودند برای جلوه گری هر چه بیشتر خود به هر چیزی که گمان می بردند خودآرایی است مانند یک نیاز حتمی و حیاتی دست می یافتند و در هر زمان وسایل موجود را از طلا، نقره، مفرغ، آهن تا گچ و سنگ و صدف می ساختند.

«اصلى که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه‏هاى ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل، با کمى تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است.»

و «مرد و زن به واسطه اختلافى که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده مى‏شوند.»

دوره پارسى‏ها (هخامنشیان)

پارسى‏ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشى را تأسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روى برخى نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومى برمى‏خوریم که پوششى جالب دارند. پیراهن آنان پوششى ساده و بلند یا داراى راسته چین و آستین کوتاه است.

به زنان دیگر آن دوره نیز برمى‏خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادرى مستطیل شکل، بر روى همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگرى تا به مچ پا نمایان است. »

تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان می دهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه می پوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابه هایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده می کردند، و آنرا بر روی تن خود می انداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را می پوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی می دانند، این مطلب را تصدیق می کند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.

دوره اشکانیان

در این دوره نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانى کامل بوده است. در این باره چنین مى‏خوانیم: « لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است و روی این دو پیراهن چادر به سر می کردند. »

پیراهن ها از پارچه های منقش (مخصوصاً قلابدوزی شده) تهیه می شده است. آنان کفش ساده دوران اشکانی را به پا می کردند و کمربندشان منحصر به نواری بوده که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر سینه می بستند.

نقش برجسته پالیر در موزه لوور زنی از دوره اشکانی را نشان می دهد. این زن چادر به سر دارد و زیر آن عمامه اش به خوبی نمایان است. بر بالای پیشانی (پایین عمامه) فلزی پهن منقوش و برجسته چون نواری موهای جلوی سر را پوشانده و با وضع مطلوبی به عقب سر برده است.

در جاى دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانى به رنگ‏هاى شاد و ارغوانى و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزى بیضى منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیرى به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوى روى سر مى‏افتاده که عمامه (نوعى کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مى‏پوشانیده است.

دوره ساسانیان

در این دوره اردشیر دین زرتشت را دین رسمى کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده‏هاى ویران را بازسازى نمود. زنان در این دوره همچنان داراى حجاب کامل بودند. در مورد پوشاک زنان این دوره چنین آمده است: «چادر که از دوره‏هاى پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صور مختلف مورد استعمال داشته است.»

از آن‏جا که زرتشت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در ایران کمبودى نمى‏دیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهاى، خود ریشه‏هاى درونى حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استوارى حجاب معمول قرار دهد.

بررسی نقوش سنگی و طرح‌هایی از چندین بشقاب باستانی نشان می‌دهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع می کردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده می شود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر می کردند که تا ساق پا می رسیده است.

دوره صفویان

به دلیل توجه صفویان به آداب و رسوم و مذهب خاص ایرانی و مذهب اثنی عشری، رشته های گوناگون صنعت و هنر، پیشرفت شایانی داشته است، که در این میان پوشاک بانوان، با توجه به بافت خاص اجتماعی – مذهبی آن روزگار شکل خاصی به خود گرفت.

پیراهنها، اغلب رنگارنگ و گلدار و زربفت ابریشمی بود و روی آن قبای جلوباز بلندی تا مچ پا به پا می کردند و کمربندی به کمر می بستند بصورتیکه محکم روی کمر قرار نگیرد، کلاه کوچک، چارقد، شلوار پنبه دوزی شده، جوراب ساقه کوتاه پارچه ای از جمله پوشاکی بودند که در فصل زمستان مورد استفاده زنان قرار می گرفتند.

زنان هنگام بیرون رفتن از خانه چادر بزرگ سفید یا بنفش رنگی، به سر می کردند که تمامی بدن آنان را می پوشاند و فقط جلوی صورت باز می ماند که بوسیله آن می توانستند پیش روی خود را ببینند.

دوره زندیه

در دوره نادرشاه افشار و خاندان او از تجملات لباس ها کاسته شد و جامه ها فرمی ساده تر به خود گرفتند.

از خصوصیات جامه های این دوره کوتاه شدن دامن پیراهن ها (بلوز) و قبا بود و فرم شلوار(تنگ یا گشاد) و جنس وتزیینات آن اهمیت بیشتری پیدا کرد.

در دروه زندیه عموما زنان پیراهن تنگی در بر می کردند که پارچه آن اغلب از نخ و ابریشم بود. یقه گرد (بدون یقه) که در وسط آن چاکی بوسیله روبان یا دکمه در زیر گلو بسته میشد. در مواقع احتیاج روی پیراهن، اغلب ارخالق( کت بلندی است که تا نصف بدن را می پوشاند)آستین سنبوسه یا کلیجه( کت بلندی که تا روی ران می رسید روی ارخالق می پوشیدند) آستین کوتاه می پوشیدند.

زنان این دروه مانند مردان، شلوار گشاد و بلندی که از پارچه های راه راه که بطور مورب دوخته می شد به پا می کردند و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی می پوشیدند که تا وسط ساق پا می رسید.

زنان در این دوره روی سرخود توری یا پارچه زیبایی را بطور آزاد انداخته و با زیور وزینت، موهای خود را می آراستند. کفش آنها نعلین یا ساغری نوک برگشته بود که فقط اندکی از سر انگشتان پا در داخل آن قرار می گرفت. زنان هنگام خروج از منزل چادر سیاه یا بنفش یا نیلی تند به سر می کردند و روی خود را با روبنده، کاملا می پوشاندند.

دوره قاجاریه

پوشاک زنان در دروه قاجاریه شبیه لباسهای زندیه بوده و خیلی کم تغییر کرده است. پیراهن های چاک دار آستین بلند دوره قبل با دامنهای گشاد و پرچین بلند که لبه دامن را بوسیله یراق و گلابتون و.. . حاشیه داده تزیین می کردند، کمربندی طلا و نقره یا جواهر نشان به کمر می بستند. در این دوره مانند دوره زندیه تور و کلاهک زینت سر بوده و چادر نماز و چارقد هنوز معمول نشده بود.

مسافرت ناصرالدین شاه قاجار به فرهنگ و روسیه و دیدن لباسهای بالرینهای پترزبورگ که شلوار بافته چسبان و نازکی به پا می کردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن می پوشیدند، شاه را برآن داشته که زنهای حرمسرای خود را که لباسشان شامل: پیراهن، ارخالق، کلیجه، شلیته، شلوار، جوراب، چارقد و کلاغی بود، به این لباس درآورد.

ساختار طبیعی فلات ایران در طول اعصار تاریخی این مرز و بوم و مرکزیتی که به دلیل داشتن پل ارتباطی بین شرق و غرب عالم داشت باعث شد که این سرزمین سالیان سال در معرض یورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار گیرد. بدیهی است که این یورشها توسط اقوامی که دارای فرهنگ و اعتقادات ویژه خود بودند صورت می‌گرفت و شدیدترین فشارها را بر فرهنگ بومی و سنتی جامعه به وجود می‌آورد.

بدین گونه قوم ایرانی که از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری زن داشت و حتی خدایان و الهه‌های خود را در اوج پاکی و قداست می‌پرستید و با قبول دین اسلام و تأکید و تأیید این دین بیش از پیش بر پوشیدگی زنان دقت می‌کرد، تحت فشارهای گوناگون قرار گرفت: « هجوم مغول بعینه نمونه‌ای از این فشارها مبنی بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومی بود که پس از قدرت گرفتن حکومتهای شیعی مذهبی چون سربداران و صفویان منتفی شد و زن ایرانی با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع می‌پرداخت. »

بنابراین دوران قاجاریه به عنوان نخستین دوران رویارویی نزدیک با غرب حائز اهمیت است. ایرانیان نخستین تجربیات تلخ شکست از غرب را در جنگهای ایران و روسیه آزمودند و به ناچار به تفوق نظام جنگی و علمی آنان آگاه شدند. بروز جنگهای ایران و روس، روابط ایران را که سالیان سال به دلیل جنگهای داخلی از اوضاع جهانی بی خبر بود گسترش داد و رفت و آمد خارجیان فزونی گرفت. از سویی دیگر اعزام محصلین ایرانی به خارج از کشور به منظور کسب علوم و فنون جدید، ایرانیان را با سبک زندگی غربی آشنا کرد. همین رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجیان با ایرانیان در نوع پوشش مردان تأثیر گذاشت و کم کم استفاده از پیراهن و کفش چرمی معمول گشت.

تغییر لباس زنان اندرون نیز که پس از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا آغاز شده بود، به تدریج از حرمسرای شاهی به خانه اعیان و سایر اقشار جامعه سرایت نمود. اما پوشش زنان در بیرون از خانه تا دوره مشروطیت و مدتی پس از آن به همان شکل سنتی (چادر، چاقچور و روبنده) بود.

تحولات سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه در جامعه زنان بی تأثیر نبود، به ویژه آنکه احزاب سیاسی و گروههای متعدد مسئله تعلیم و تربیت زنان و اصلاح وضعیت آنان را در رأس برنامه خود قرار داده بودند. آنان یکی از عوامل اصلی متمدن بودن را حضور زنان در عرصه اجتماع می‌دانستند و مانع اصلی این حضور را در سبک و شیوه زیستی و سنتی جامعه و نوع پوشاک جست وجو می‌کردند. بنابر این به دنبال یک سری انتقادات نسبت به حضور زنان در اندرونی، خواستار حضور آنان در جامعه بودند. بدین منظور یک جریان پنهان اما مستمر با بیان آزادی زن از اسارت، بین تجددخواهان بروز کرد. اینان خواستار حضور زن در عرصه اجتماعی بودند و از وضع حجاب سخن به میان می‌آوردند.

ورود اجناس و البسه گوناگون اروپایی و حضور خیاطان و طراحان فرانسوی، و تقلید از آنها، کم کم، باعث تغییراتی مهم در وضع لباس ایرانیان و خصوصا زنان ایرانی شد. به این ترتیب که، از طول و عرض چادر کاسته شد و چاقچور و روبنده در میان جوانان، اکثرا از بین رفت و پیچه عمومیت یافت، شلوار کشی تبدیل به جوراب های ساقه بلند ماشینی شد، پیراهن و شلیته و شلوار و چادر کمری جای خود را به پیراهن های بلند یک تکه که بلندی آن بر حسب مد روز تغییر می کرد، دادند و به جای ارخالق و نیم تنه، کت و ژیلت و بلوز به طرز دوخت اروپایی معمول شد و پارچه های زری و مخمل و تور، به کرپ و ساتن و کرپ دشین و ژرژت و.. . تغییر یافت.

چنانچه گفته شد، با نگاهی به تاریخ تحول پوشاک زنان در ایران خواهیم دید که تغییر و تحولات لباس زنان از اندرونی و زنان درباری شروع شده و به طبقات و اقشار دیگر جامعه سرایت کرده است، این تقلید بنا به موقعیت اجتماعی افراد و به تناسب و توانایی آنها در انتخاب نوع و جنس پارچه و تزیین آن تفکیک می شده است.

در زمان رضا شاه که پوشاک ادامه دروه قبل است، بیشتر زنان اعیان و اشراف لباس های اروپایی به تن می کردند اما هنگام خروج از منزل روی آن چادر می پوشیدند.

کشف حجاب

جوامع مختلف، تجربه تاریخی خود را با سنت هایی انباشته کرده اند که هریک در شکل و شمایلی از اجزای فرهنگ عمومی تصویر گرفته است.

می توان با بررسی پوشاک، رویارویی سنت و تجدد را به آشکارترین صورت مشاهده کرد. در این مبحث جنبه انتقال سریع شئون و شخصیت، از طریق شکل لباس اهمیت دارد، یعنی هنگامی که شئون فرهنگ پذیری را مطالعه و تجزیه و تحلیل کنیم، اهمیت پوشش بسیار تعیین کننده است.

بنابراین پوشاک نیز همچون دیگر اجزای فرهنگ در سیر تحولات تاریخ، تهاجمات و روابط فرهنگی – سیاسی دستخوش تغییراتی شده است. چنانچه تلفیق پوشاک مسلمانان اسپانیا با شکل پوشاک مسیحیان در این کشور، از نمونه های قابل ذکر است.

از نظر تاریخی، شکل نوین پوشش تحت عنوان بی‏حجابی از قرن نوزدهم آغاز شد. پس از رنسانس و انقلاب علمی صنعتی، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، به تدریج زمینه لازم در اروپا فراهم گردید و با وقوع نهضت ‏به اصطلاح آزادی زنان(!) کنار گذاشتن حجاب مورد تشویق و تکریم قرار گرفت.

مهمترین موضوعی که ما را به نقش پوشش و حجاب در پیشرفت جوامع واقف می کند، تلاش بی وقفه استعمار برای نفی ارزشهای انسانی و خصوصا پوشش و حجاب است. چنانچه سیاست استعمار برای تجزیه الجزایر اولویت را به بی حجاب کردن زنان داد و تمامی تلاش خود را صرف این امر نمود.

حکومت های استعماری تمدن بزرگ اندلس را که یکی از مراکز فرهنگ و تمدن اسلام بود و در اروپا همچون الماس می درخشید، با حربه بی حجاب کردن زنان به سقوط کشاندند.

دامنه این اقدامات کم‏کم کشورهای اسلامی را نیز فرا گرفت. نخستین کشور اسلامی که به صورت رسمی به کشف حجاب بانوان روی آوردافغانستان بود. دومین کشور ترکیه بود که پس از سقوط دولت عثمانی، در سال 1313 منع حجاب در آن رسمیت ‏یافت. در ایران نیز رضاخان، در هفدهم دی ماه 1314، به صورت رسمی کشف حجاب را به ترتیب زیر اجرا کرد:

با روی کار آمدن رضاشاه کسانی که ترک سنت و اخذ فرهنگ غربی را مهمترین عامل پیشرفت می‌دانستند در پست های کلیدی کشور قرار گرفته و مسئولیت های حساسی را برعهده گرفتند.

در اولین مرحله سیاست نوسازی فرهنگی پوشاک مردان مورد توجه قرار گرفت و با وضع قانون 1307ش جز طبقه روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایرانی موظف شدند به لباس متحدالشکل درآمده و کلاه خارجی با نام کلاه پهلوی بر سر بگذارند.

با اجرای این قانون به تدریج از تعداد افرادی که مجاز به استفاده از لباس روحانیون بودند کاسته شد. سفر رضاشاه به ترکیه در سال 1313ش اثر عمیقی بر نگرش او نسبت به میزان استفاده از پوشاک غربی و دیگر الگوهای غربی گذاشت. رضاشاه در فاصله سالهای 1313ش تا 1314ش به منظور آماده ساختن افکار عمومی جهت کشف حجاب اقدامات وسیع تبلیغاتی صورت داد و به مرور حجاب در مدارس و جشن های فرهنگیان ممنوع گشت.

بالاخره در روز 17 دی ماه 1314ش در عمارت دانشسرای عالی تهران با حضور شاه و خانواده‌اش جشنی برپا شد تا دیپلم فارغ‌التحصیلان به آنها اعطا شود. در این مراسم رؤسای مدارس و همسران صاحب منصبان عالی رتبه و همسر و دختران شاه بدون حجاب ظاهر شدند و عملا دستور رفع حجاب را صادر کردند و این روز به نام روز "آزادی زن و کشف حجاب" نامگذاری شد. از سوی دیگر در یک اقدام خشن از سوی نیروی انتظامی در سراسر کشور حجاب زنان شامل چادر و چاقچور و روبنده از سر آنان به زور برداشته‌شد.

پس از این تاریخ (مطابق با 1935. م) تبعیت از لباس های مد روز پیگری می شد.

اولین نوع لباس اروپایی زنان، لباس یک تکه بلند(میدی) بدون برش در کمر می باشد. همراه این لباس ها مصرف انواع کلاه های لبه دار کوچک و بزرگ عمومیت داشته و جزء قسمتی از پوشش جدا نشدنی خانم‌های این دوره محسوب می شد.

در زمان سلطنت محمد رضا شاه از سال 1320 تا 1357 ه. ش، به دلیل نفوذ بیشتر استعمار، ارتباطات با کشورهای غربی و امریکایی سیر تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی، همراه با کوتاه تر شدن دامن ها تا زیر زانو، بیشتر شد.

از سال 1326 ه. ش (1947. م) قد دامنها مجددا بلند شده و حالت میدی به خود می گیرد.

سال 1331 اوج لباسهای دکولته به شمار می آید، و پارچه ژرسه از این سال مد شده و قد آستینها 4،3 می شود و دامنهای راسته، تنگ، تازیر زانو با کت های چسبان و بلند، یقه انگلیسی و آرشال رایج می شود.

در سالهای 1338 تا 1341، دامنهای فون یا چهار ترک با لباسهای یقه گرد ساده یا به صورت کشتی بسته و قد دامنها به روی زانو می رسد.

سال 1343، کت و شلوار با پاچه های گشاد، سال 1344، لباسهای بالاتنه کوتاه و قد 10 – 20 سانتی متری بالای زانو، پارچه های چارخانه، راه راه و نیز استفاده از پوست و به همین ترتیب طی سالهای آتی تا سال 57، انواع مدهای سیاه و سفید، شنل، شال گردن، مد جیپسی ( با الهام از کولی ها)، دامن ترک میدی و شیوع مجدد لباسها و دامن های کوتاه و بالای زانو، شلوار کوتاه، لباس حاملگی برای غیر حامله ها، شلوار جین، انواع دامن شلواری، دامنهای تنگ با چکمه های کوتاه، یقه های عموما بسته بابرگردان لین، انواع تونیک و شلوار ادامه یافت.

پس از کشف حجاب تا انقلاب اسلامی

پس از شهریور ۱۳۲۰ که جریان نوین اسلامی عمدتاً با صبغه روشنفکری در ایران پدید آمد، حجاب اسلامی نیز در میان بانوان مسلمان امروزین و عمدتاً شهرنشین تهرانی، مطرح شد و به مثابه یک هویت و تشخص دینی و اجتماعی و حتی سیاسی در برابر دو جریان حاکم سنت گرا و غرب گرا، مطلوب شماری از زنان جوان و تحصیلکرده واقع گردید. در واقع این نوع حجاب، نوعی عکس العمل در برابر کشف حجاب عصر رضاشاه بود که می خواست در برابر الگوی زن مدرن آن روزگار مدل و الگوی مستقل و نو ارائه دهد.

در این دوره زنان علاوه بر چادر از پوششی استفاده کردند که اندام را با لباس های مناسب و مطابق با سلایق افراد و موی سر نیز با روسری پوشیده می شد.

در دهه چهل و پنجاه که فعالیت های انقلابی و مبارزات چریکی مخفی پدید آمد، حجاب اسلامی به عنوان یک الگوی ایدئولوژیک و هویتی زن مسلمان انقلابی مورد توجه قرار گرفت. در سال های پیش از انقلاب، همزمان با گسترش موج اسلام گرایی در دانشگاه ها و در میان جوانان پوشش نوین (مانتو و روسری) نیز، به رغم خواست رژیم پهلوی، رواج بیشتری یافت.

انقلاب اسلامی و پوشش زنان

دفاع از ارزشهای اسلامی در برابر انواع تهاجم و تسلط فرهنگی غرب و افکار روشنفکر مابانه ای که روز به روز بیشتر منجر به کمرنگ شدن روحیه تدین در جامعه می شد و با روحیه و تمدن کهن ایران زمین تناسب نداشت، با مبارزات وقفه ناپذیر و مستمر روحانیت عظیم الشان به رهبری حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی) که از همان ابتدا با هدایت ها، روشنفکریها و رهبری های خردمندانه خود، موجب حضور فعال و پرثمر زنان انقلابی ایران در تمامی صحنه ها گردیدند، زنان را به هویت واقعی و رسالت عظیم الشان خویش آگاه ساختند و با سخنانی پرشور عنوان کردند که:

ما نمی توانیم و اسلام نمی خواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست باشد، زنان گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون بیاید، ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم، اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد، احترام و آزادی که اسلام به زن داده است، هیچ قانون مکتبی نداده است، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند، زن مربی جامعه است.

در اوج انقلاب در سال ۱۳۵۷ _ ۱۳۵۶ جاذبه خاص انقلاب و بعد برجسته مذهبی آن، شمار بیشتری از بانوان جوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد و در نهایت پوشش کامل در ایران به عنوان شکل مناسب حضور در جامعه مقبول افتاده بود و نادیده گرفتن آن، نقض معیار های دینی و اجتماعی تلقی می‌شد.

گفتار سوم فلسفه و ضرورت پوشش و حجاب

همانگونه که گفته شد نیاز طبیعی بشر در فرایند رشد و حضور اجتماعی او به گونه ای بود که از بدو آفرینش و پیش از تغییرات ناشی از تلاش استعمارگران، پوشش کامل برای انسانها و خصوصا برای زنان ایجاد کرده و ادیان الهی نیز متناسب با مقتضیات زمان حجاب و پوشش را به شکل مناسب آن برای انسانها و خصوصا زنان معرفی کرده اند. زنان ایران زمین نیز همواره با آداب و رسوم فرهنگی خود با پوشش کامل زندگی کرده‌اند و همواره حفظ حجاب جزیی از فرهنگ آنان به شمار می‌آمد. دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی پوشش کامل را در چارچوبی متعادل و با در نظر گرفتن آزادی عمل برای زنان در تمام عرصه های زندگی، واجب شمرده است. حجاب و پوشش اسلامی، بانوان را از قرار گرفتن در معرض خطرات محفوظ می دارد بنابراین پس از ورود اسلام به این سرزمین، نوع پوشش و حد و مرزهای آن مطابق با معیارهای اسلامی تعیین و مهر تایید بر حجاب بانوان با ادله و استدلال دینی نهاده شد.

آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش از منظر دین را می‌توان شامل مواردی از جمله توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى‏، تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین، استوارى اجتماعى و استیفاى نیروى کار و فعالیت‏، بالارفتن ارزش واقعی زن دانست. حجاب بر خلاف تصویری که دشمنان ایجاد نموده اند، برای زن شرایطی را فراهم می آورد که بتواند استعدادهای درونی و توانایی های خود را پرورش داده و به ظهور برساند و نقش مهم و ارزنده ای را در پیشبرد آرمان های جامعه خود ایفا نماید، چنانچه گواه آن حضور چشمگیر زنان در جوامع اسلامی، خصوصا جامعه ایران می باشد.

خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامى مى‏فرماید: «ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین .» برخى این آیه را چنین معنا کرده‏اند: بدین وسیله شناخته مى‏شوند آزادند نه کنیز، پس با آزار و تعقیب جوانان رو به رو نمى‏شوند. بنابراین، در عصر حاضر که مساله بردگى از میان رفته، این حکم نیز منتفى مى‏شود، ولى باید گفت: ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان نیز روا نیست. حقیقت آن است که وقتى زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنى را رعایت کند، فاسدان و مزاحمان جرات هتک حیثیت او را در خود نمى‏یابند. بیمار دلانى که در پى شکار مى‏گردند، فرد داراى حریم را شکارى مناسب نمى‏بینند. در روایات آمده است: «المراة ریحانه، زن همچون ریحانه یا شاخه گلى ظریف است .» بى‏تردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمى‏ماند.

قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جاى دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه مى‏کند: «کامثال اللؤلؤ المکنون .» افزون بر این، گاه آن‏ها را به جواهرات اصیلى چون یاقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششى ویژه قرار مى‏دهند تا همچون جواهرات بدلى به آسانى در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستى نپذیرد، بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایى همین تفسیر را بر مى‏گزیند. استاد شهید مطهرى در این باره مى‏فرماید: «حرکات و سکنات انسان گاهى زبان‏دار است. گاهى وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبان بى‏زبانى مى‏گوید: دلت را به من بده، در آرزوى من باش، مرا تعقیب کن، گاهى بر عکس، با زبان بى‏زبانى مى‏گوید: دست تعرض از این حریم کوتاه است .»

تاریخچه چادر به عنوان حجاب برتر

چنانچه پیش از این گفته شد، نخستین اطلاع ما از وجود و حضور چادر در ایران پیش از اسلام متعلق به دوره هخامنشی است. در سال 1906 میلادی پروفسور «رودنکو» باستان شناس روس در محدوده پازیریک (مغولستان جنوبی) قطعه فرشی به دست آورد که قدیمی ترین گونه قالی در جهان به شمار می رود. ویژگی این فرش دستباف ایرانی نقوش دو رویه آن است که بر یک طرف چند بانو (احتمالاً شاهزادگان هخامنشی) به حالت ایستاده نقش شده، در حالیکه سراندازهایی بر سر دارند و بر طرف دیگر چند بانوی اسب سوار دیده می شوند که چادرهایی بر سر دارند که بی شباهت به چادر زنان کنونی عشایر جنوب ایران نیست. کشف و پیدایش آثار متعدد مشابه در دوره های مختلف وجود حجاب در ایران باستان پیش از اسلام را روشن می کند.

پوشش در هر جامعه ای منبعث از مجموعه رفتارها و منش رایج همان جامعه است که اگر در جامعه الگوهایی برای پوشش مطرح شده و مقبولیت قومی پیدا کند، می توان آن را فرهنگ و پوشش آن جامعه دانست. در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام بعنوان مقوله ای «ملی» مطرح بوده است و پس از اسلام نیز از آنجا که مبانی فقهی و احکام اسلامی بر پایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است.

چادر نیز تنها یکی از مصادیق بارز و نمونه حجاب می باشد. متاسفانه ملاحظه می شود که جامعه غرب با مساوی جلوه دادن حجاب و چادر و با استناد به مواد ابلاغیه حقوق بشر، اصل فلسفه حجاب را زیر سؤال می برد. غرب به جهت تضعیف باورها و ارزشهای دینی و ملی ما، حجاب را مانعی برای آزادی های زنان در امور اجتماعی و اقتصادی و.. . می داند و با نادیده گرفتن عزت و کرامت بانوان و فطری بودن اصل حجاب به دنبال القاء نظریات خود مبنی بر تبعیض آمیز بودن این حکم اسلامی_ایرانی دارد تا از این رهگذر در راستای اقدامات تهاجم فرهنگی (بی هویت نمودن نسل جوان، تضعیف و تخریب باورهای دینی و ملی، شکست انقلاب اسلامی ایران و.. . ) اندلسی دیگر را بوجود آورد.

مقام معظم رهبری در بیانات گهربار خود با اشاره به ایرانی بودن حجاب می فرمایند: «زنان ما چادر را انتخاب کرده اند... زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند و چادر «لباس ملی» ماست. چادر بیش از آنکه یک حجاب اسلامی باشد، یک حجاب ایرانی است! مال مردم ما و لباس ملی ماست. ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار پرستاران 20،7،73)
....................................................................................................................................................................
پوشش زنان در ایران-قسمت سوم

پوشش امروز زنان ایرانی

نوع لباس پوشیدن زنان ایرانی با اندکی تغییر در کنش روزمره آنان به دو دسته تقسیم می‌شود:

لباس‌های محلی که نمود یک فرهنگ فولکلوریک و بومی هستند و در مناطق شمالی و غرب و جنوب و جنوب‌شرقی ایران، این سنخ پوشش رواج دارد. در این مناطق، «فرهنگ بومی» تا حد زیادی تداوم خود را حفظ کرده و هنوز در متن جامعه حضوری تام را به خود اختصاص داده است به طوری که نوع پوشش ایرانیان در این مناطق، بیانگر خاستگاه قومی و فرهنگی آنان است.


پوشش جدید و بدون زیربنای سنتی پوششی است که با تناسب وضعیت و ساختار اجتماعی و شغلی بانوان مورد استفاده قرار می‌گیرد. پوشش ایرانیان در این مناطق، جدا از آن‌که فاقد عقبه قومی است، این بخش شامل دو نوع نگرش در پوشش است بدین معنا که در نوع اول پوشش، یک امر کاملا «عادی» است و به هیچ روی منطبق با یک متد ازپیش‌تعیین‌شده نیست و در نوع دوم متناسب با مشاغل، حرف و کاربری‌های مختلف برای بانوان طراحی می‌شود.

پوشش زنان شهر نشین ایران امروز

درباره پوشاک مردم شهری امروز ایران می‌توان گفت: پوشش زنان شهری در ایران در مقایسه با قدیم تفاوت هایی دارد ولی اصل پوشش که از ایران باستان به این سو رعایت می شده هم چنان پا برجا و استوار است.

پوشش زنان امروزی در حریم خصوصی را پیراهن که غالباً تا زانو و یا زیرزانو می‌رسد، بلوز و شلوار، کت و دامن و جوراب و...در طرح‌ها و رنگ های متنوع و تا حدودی همسان با سایر نقاط جهان، تشکیل می دهد و در خارج از خانه برخی از زنان چادر مشکی و معدودی چادر رنگی بر سر می‌کنند، گروهی از زنان و دختران نیز انواع مانتو که پیراهنی بلند و گشاد است، با روسری یا مقنعه در رنگ های مختلف استفاده می کنند که البته در اداره ها، دانشگاه ها و مکان های دولتی رنگ ها و فرم و خاصی استفاده می شود که در ذیل به برخی نمونه های آن اشاره می شود.

پوشش زنان در مشاغل مختلف

چنانچه گفته شد لباس علاوه بر رفع نیازهای اساسی افراد معرف شخصیت و باورهای آنان نیز می باشد و با توجه به نگرش اسلامی زنان ایران در امر پوشش، حضور اجتماعی آنان و پذیرش مشاغل گوناگون لباس مناسب را اقتضا می کند.

لذا امروزه با برگزاری جشنواره های لباس ملی، لباس ویژه مشاغل مختلف و.. . فضای ایجاد طرح و ایده های مناسب فراهم شده است تا علاوه بر در نظر گرفتن معیارهای زیبایی شناختی، مسایل فرهنگی و مذهبی، احساس راحتی و حضور اجتماعی موثر و مناسب زنان را تضمین نماید.

در این جشنواره ها انواع طرح های چادر ملی، مانتوهای مجلسی، طرحهای جدید و راحت مقنعه، همچنین لباس میهمانداران هواپیما، طرح ویژه برای لباس زنان پلیس و دانش‌آموزان و انواع لباسهای شب و مجلسی ارایه می شود.

به طور کلی لباس زنان در محیط کار شامل چادر، مانتو، شلوار همراه با مقنعه یا روسری، به صورت پوشش کامل می‌باشد. اما در فضای کاری متفاوت، متناسب با حفظ شئون اخلاقی بانوان و حجاب کامل در جامعه، لباس هایی با فرم های متفاوت و متنوع وجود دارد که در ذیل به برخی از انواع آن اشاره می‌کنیم:

لباس زنان کارمند

لباس زنان کارمند شامل مانتو، شلوار، مقنعه یا روسری، جوراب و کفش است که یا همراه با چادر و یا بدون چادر استفاده می‌شود. امروزه برای برای خانم‌های کارمندی که در محیط کار از چادر استفاده می‌کنند، چادرهای خاص با ویژگی سهولت در استفاده و با رعایت تمام موازین طراحی شده است.

لباس زنان پلیس

بنا بر قانون، پلیس زن در هر موقعیتی به یک نوع پوشش نیاز دارد همان طور که یک نیروی نظامی مرد چند نوع لباس دارد، مثلاً در زمستان از زمانی که به افسران مرد ابلاغ می‌شود، لباس زمستانی می‌پوشند اما در مراسم رسمی از دستورالعمل دیگری دربارة لباس پیروی می‌کنند. به همین ترتیب برای زنان بسته به نوع عملیات و فعالیت، پوشش‌های مختلف طراحی شده است؛ پانچو بارانی، لباس تشریفات، لباس عملیاتی، لباس کار عادی، لباس تحصیلی و.. . »

در حال حاضر تنها لباسی که به تصویب رسیده لباس تحصیلی است که شامل مانتو و شلوار یشمی‌رنگ، چادر، پوتین، و نوارهای قرمز سرآستین برای مشخص شدن سال تحصیلی است. دانشجویان این لباس را تا شامگاه که باید وضعیت رسمی داشته باشند به تن دارند اما پس از آن آزادند که هر لباسی بپوشند.

لباس زنان آتش نشان

اونیفرم کار آنان مانتو و شلوار و مقنعه طوسی رنگ است که هنگام کار اورکت، کلاه ویژه و در برخی مواقع لباسهای خاص از جمله لباس نسوز به آن افزوده می شود.

یکی از زنان آتش نشان ایرانی در پاسخ به سوال یک گزارشگر خارجی در خصوص نوع پوشش زنان آتش نشان ایرانی گفت: اولین سئوالی که تقریبا اکثر رسانه های خارجی از ما می پرسند مربوط به نوع پوشش و نحوه کنار آمدن ما با آن است و ما همانگونه که بارها گفته ایم باز هم می گوییم که " ما در ایران در فرهنگی ایرانی و اسلامی پرورش یافته ایم، از کودکی با حجاب آشنا هستیم و آن را جزئی از شخصیت خود می دانیم و باعث افتخار است که یک زن مسلمان با حجاب می تواند همپای مرد تلاش کند و مفید واقع شود. در ثانی تنها چیزی که ما با آن مشکل نداریم حجاب است و به نظر می رسد خارجی ها با این نوع پوشش مشکل دارند".

لباس زنان ورزشکار

امروز با فراهم شدن زمینه حضور زنان مسلمان با حفظ پوشش اسلامی در رقابتهای ورزشی مختلف،امکان روبروشدن آنها با تیم‌هایی مختلف فراهم شده‌است. لباسهای ورزشی طراحی شده،متناسب با شئونات اسلامی بانوان برای شرکت در مسابقات بین‌المللی با همکاری کمیته ملی المپیک طراحی و تولید می‌شود.

لباس‌های جالب طراحی‌شده، علاوه‌براینکه باعث رعایت کامل حجاب‌اسلامی می‌شود هیچ تاثیر منفی درعملکرد ورزشکاران ندارد و مانع فعالیت‌های آنان نمی‌شود از جمله لباسهای ورزشی هر رشته(مانند بسکتبال، رشته های رزمی و ...) همراه با سرپوش یا مقنعه استفاده می شود.

ورزشکاران زن ایرانی به این باور رسیده‌اند که حجاب محرومیت و محدویت نیست و عملکرد فنی آنان را پایین نمی‌آورد.

نخستین داور زن محجبه فوتبال ایران که با رعایت حجاب درمسابقات فوتبال زنان غرب آسیا دراردن قضاوت کرد، گفت: حجاب و پوشش اسلامی مغایرتی با ورزش و فعالیت اجتماعی ندارد و مامی‌خواهیم ثابت کنیم که با پوشش اسلامی می‌توانیم در صحنه‌های ورزشی حاضر شده و موفق هم باشیم.

بنابه گفته مدیرکل ورزش بانوان کشور، ورزشکاران زن هم‌اکنون در ‪ 44رشته ورزشی در کشور فعالیت می‌کنند که در‪ 38رشته از این تعداد با حفظ حجاب اسلامی در رقابت‌های برون مرزی شرکت می‌کنند.

لباس زنان پزشک و پرستار

پزشکان و پرستاران زن ایرانی، براساس وظایف خاص خود لباس فرم مخصوص با رنگ مخصوص را به تن دارند که شامل مانتو، مقنعه و شلوار است و وظایف مختلف آنان با تفکیک رنگ لباس مشخص می‌شود. در طراحی لباس این بانوان سعی شده تا ضمن رعایت سهولت فعالیتهای ایشان، اصول پوشش اسلامی لحاظ شود.

لباس معلمان و دانش آموزان

جامعه دانش آموز و دانشجو و معلمان و اساتید زن ایرانی نیز مانند سایر زنان از پوششهایی شامل مانتو، روسری یا مقنعه و شلوار با رنگهای متنوع و متناسب با چارچوب قوانین محل تحصیل، همراه با چادر یا بدون آن استفاده می‌کنند.

پوشش محلی زنان ایرانی

در ایران امروزی اقوام مختلف ایرانی با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود دارای لباس های مخصوصی هستند. زنان روستایی به ویژه زن عشایری، بنابر ذوق ملی و روح زیباپسند خود و برای ایجاد تنوع و خوش‌آیندی در اقلیم‌های خشک و یک نواخت و دشت‌ها و بیابان ها یا سرزمین‌های سبز و خرم و تطابق خود با محیط، در انتخاب شکل و رنگ پارچه جامه‌های خود، اغلب به رنگ های شاد و ترکیب های زیبا ودل نواز روی می‌آورند.

اجزای مؤثر در پوشش

انتخاب ویژگیهای مختلف لباس های محلی، همگی دلایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند و از نقطه‌نظر تحول منزلت اجتماعی و حتی ویژگی فرهنگ ایلی یا روستایی معرف موقعیت مشخصی در جوامع هستند. البته در این میان، تأثیر محیط طبیعی، آب و هوا و شیوه کار در نوع لباس ایلات و عشایر را نباید از نظر دور داشت.

گروه های مختلف انسانی که در مناطق مختلف ایران زندگی می کنند، هریک دارای ویژگی های قومی برجسته ای هستند و تحت عوامل گوناگون از جمله بوم شناسی منطقه قرار دارند و در همان نگاه نخست قومیت، حوزه زندگی، زبان و سایر مشخصات فرهنگی و حتی مذهب و اشتغالات اصلی آنان را در ذهن بیننده تداعی می کند.

پوشاک ایرانی علاوه بر تفاوتهای ساختاری متناسب باشرایط جغرافیایی، مکانی، قومی و محلی، از نظر ویژگی های ظاهری مشترکاتی دارند و مى‏توان در شکل‏گیرى و ترکیب پوشاک محلى هر قومى عوامل مذهب، شرایط و عوامل طبیعى، نوع معیشت مسلط و فعالیتهاى جنبى و تولید و منزلت اجتماعى را دخیل دانست.

مذهب

مردم شهرها، روستاها و عشایر ایران معتقد به دین مبین اسلام بوده و به ارزشهاى آن سخت پاى‏بند مى‏باشند به طورى که هر یک از آحاد جامعه، کلیه اعمال و رفتارهاى فردى و اجتماعى و حتى ظواهر خود را از جمله «پوشاک» را با آن موازین هماهنگ مى‏کند. خط‏مشى و دستورات اسلام در ارتباط با پوشاک افراد و بخصوص بانوان کاملاً مشخص است و زنان مطابق با روش زیر لباس مى‏پوشند:

لباس آنان پوشیده و بلند است تا حدى که به پشت پایشان مى‏رسد. پیراهن آنان با دکمه بسته مى‏شود که در مواردى تا یقه ادامه دارد. عموما آن دسته از زنان ایرانى که در جوامع کوچک و به صورت سنتى زندگى مى‏کنند به جاى روسرى یا مقنعه از سربند یا لچک براى پوشش موهاى سر استفاده مى‏کنند. لباسها نیز گشاد و راحت است و از پارچه‏هاى ضخیم دوخته مى‏شود. روى پوشاک زنان معمولاً زیورها و پیرایه‏هایى نیز بسته مى‏شود.

شرایط و عوامل طبیعى

عمده‏ترین جنبه کاربردى پوشاک، علاوه بر بعد مذهبى و پوششى آن، حفاظت بدن در مقابل عوارض آب و هوایى و نیز خطرات و ضربه‏ها و تماسهاى ناشى از فعالیتهاى روزمره است. لذا لباسهاى سنتى در قالب کاربردى آنها عمدتا ساده و بى‏پیرایه هستند و فقط به جنبه کاربردى آنها توجه مى‏شود. مثلاً مردم مناطق کوهستانى، از پاتاوه استفاده مى‏کنند تا پا را از خطر نیش گزندگان، ضربه سنگها، پیچ‏خوردگى و غیره مصون سازند یا چوپانها به این دلیل پستک (نمدین) با خود به کوهستان مى‏برند تا در مقابل باد و باران و برف و سرما و حتى تابش شدید نور خورشید خود را محافظت نمایند. ضمنا جنس و نوع پارچه بکار رفته در پوشاک و حتى تعداد آنها در هر منطقه‏اى با شرایط و عوامل طبیعى مطابقت دارد. به طورى که در هر فصلى از سال پوشاک ویژه‏اى مورد استفاده قرار مى‏گیرد و اساسا بلندى و کوتاهى لباس و رنگ آنها در ارتباط مستقیم با نوع آب و هواى هر منطقه مى‏باشد.

در کوهستانهاى سرسبز شمال و مزارع چاى، زنان غالبا رنگ لباس خود را طورى انتخاب مى‏کنند که تضاد شدیدى با رنگ محیط داشته باشد و از فاصله دور هم در معرض دید رییس خانواده باشند. همین امر در مورد زنان ساکن کوهستانهاى خشک نیز صادق است.

شیوه معیشت

معیشت مسلط جامعه، دو نوع تأثیر کاربردى روى پوشاک ساکنان هر منطقه دارد؛ اولاً بیشتر مواد اولیه‏اى که در پوشاک بومى و سنتى منطقه به کار مى‏رود، از تولیدات محلى تأمین مى‏شود. ثانیا نوع فعالیت مردم، پوشاکهاى ویژه‏اى را اقتضا مى‏نماید. لذا معیشت، هم در کیفیت پوشاک مردم تأثیر مى‏گذارد و هم در شکل ظاهرى و در تعداد قطعات آن مؤثر واقع مى‏شود.

منزلت اجتماعى

همان گونه که تنوع پوشاک مناطق گوناگون به منزله علامت و نشانه خاص براى معرفى اقوام مختلف است، جنس، رنگ و شکل لباس و زیورآلات و ضمایم آن هم به پوشنده لباس منزلت اجتماعى ویژه‏اى مى‏بخشد.

در پوشاک زنان اقشار مختلف به ظرافتها، زیبایى‏ها و تزیینات توجه زیادى مى‏شود و پارچه‏هاى زرى و ابریشمى و مخملهاى رنگى و یراقهاى پهن، سکه‏هاى قدیمى و دامنهاى پرچین و دیگر نقش‏آفرینیها، که از یک دنیا ذوق و سلیقه و مهارت خبر مى‏دهد، در مجموع پوشاک زنان را به صورت مجموعه‏اى هماهنگ درمى‏آورد و وقار خاصى به زنان مى‏بخشد.

درمیان زنان، استفاده از پوشش سر به شکل‌هایی مانند مقنعه در میان زنان ترکمن شمال و زنان زرتشتی، چارقد توری، درمیان زنان بلوچ ودستار به رنگ های مختلف درمیان زنان کُرد صورت می‌گیرد.

پیراهن‌های بلند و گشاد یا دامنی‌های پرچین، آستین‌های بلند به شکل‌های مختلف تنگ، گشاد، با حاشیه و نواردوزی شده نیز زیاد مورد استفاده واقع می شود. در دوخت بیش تر لباس های زنان روستایی و عشایری از انواع پارچه‌ها و نوارهای زردوزی شده استفاده می‌شود.
.....................................................................................................................................................................
سلام دوست من . فرق تو با اون میدونی چیه ؟

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

سلام دوست من . فرق تو با اون میدونی چیه ؟

اینکه تو خودتو میکشی و به هر رنگی در میاری که بتونی دل چندتا آدم مثل خودتو به دست بیاری

اما اون نه

اینکه مانتوهات روی چوب رختی به ترتیب بیرون رفتنت چیده شدست که مبادا لباسی که صبح پوشیدی و رفتی بیرون

با اونیکه بعداظهر میری یکی باشه.

 

اما اون نه ... اونم خودشو میکشه دل یکیو به دست بیاره اما دل کسی و که دل همه دستشه

آره معبودشه عشقشقه هرکاری میکنه تا دلشو به دست بیاره

آره اونم مواضبه لباساش تکراری نشه !!! امروز نماز صبح . ظهر و با اون چادر گلدار صورتیه خونده اما نماز مغرب و باید با اون چادری بخونه که مادرش از مکه آورده ...

تو دنبال ادکلن های برندی اونهایی که وقتی تو خیابون راه میری وقتی صدمترم از کنار طرف گذشته باشی ولی بازم عطرش بمونه ، چی میگن؟ آها ماندگاریش زیاد باشه

اونم دنبال عطرهای برنده واسه اینکه میخواد بره سر قرار با خدا اما برندش کول واتر و پرنسس نیست عطر سیب و عطر حرمه....

فرق تو با اون اینکه تو وقتی دنبال مدرنترین آتلیه ها هستی که عکس مدلینگ بگیری و اینور اونور پخش کنی که آره ما اینیم اون از قاب و لنز دوربین فراریه چون میدونه اون بالا بالا ها یکی دوربینی داره که لحظه لحظه ی زندگیش و داره ثبت میکنه ...

آره تو میتونی خوش باشی تو خیابون ، پارک ، همه جا قهقهه بزنی و صدای نازکتو پخش کنی بین همه اما اون نه صداشو لازم داره صداشو می خواد برا وقتی که شبها داره با خداش راز و نیاز میکنه

شاید تو رو همه دوس داشته باشن و اونو مسخره کنن ... اما اون دلش خوشه که یه مادری که الگوشه و  کاراشو از اون یادگرفته دوسش داره و بهش آفرین میگه

خیلی فرق های دیگه دارینا اما همینش کافیه

حالا فهمیدی فرق تو با اون چیه ؟؟؟

....................................................................................................................................................................