استاد قرائتی:
در یکی از شهرها با وجود توصیه های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمه زنی ، مردم به خاطر اعتقادات خود دست برنمیداشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم . ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند.
وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده ای برای قمه زنی بگویی؟
گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو .
من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» ؛
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! "راعنا" نگویید، بلکه بگویید: "انظرنا".»
و بعد توضیح دادم که: «یا ایها الذین آمنوا» یعنی: ای مؤمنین . «لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید. راعنا نگویید یعنی چه؟
این قصه ای دارد و قصه اش این است که: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت: راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن . یعنی آرامتر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن .
این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم میشود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی.
«راعنا» را هم میشود از ریشه «رعی» گرفت و هم از ریشه «رعن». اگر از «رعی» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن» است، ولی اگر از ریشه «رعن» گرفته شود، رعونت به معنای خر کردن است و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»
وقتی که مسلمانان میگفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن» را اراده میکردند، ولی یهودیها از این کلمه سوء استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان میگویند خرمان کن. در اینجا آیه نازل شد که:
«یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، "راعنا" نگویید بلکه "انظرنا" بگویید.»
یعنی کلمه ای را که دشمن از آن سوء استفاده میکند به کار نبرید .
بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه میزنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین علیه السلام این کار را میکنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده و گفته است که شیعیان دچار مرض خودآزاری هستند. دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده میکند . این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده میکرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث به مسلمانان آن روز و امروز هشدار میدهد که از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده میکند پرهیز کنید.
پس چون امروز دشمنان از قمه زنی شما سوء استفاده میکنند، شما دیگر قمه نزنید. گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمیزنیم . پس از این جلسه به تهران رفتیم و آن سال در آن شهر جز چند نفر کسی قمه نزد .
.................................................................................................................................................................
روایت سر به محمل زدن حضرت زینب (س) چیست ؟
راوی این داستان فردی است بنام مسلم جصّاص(گچکار) و او ماجرا را اینگونه نقل میکند:
" وقتی در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بودم، هیاهویی شنیدم؛ به سمت هیاهو حرکت کردم و دیدم که اسرای عاشورا در کجاوه بودند.
وقتی یزیدیان سر بریده امام حسین (ع) را بالای نیزه بردند، حضرت زینب(س) با مشاهده این صحنه و از فرط ناراحتی، سر خود را به چوب محمل کوبید و خون از زیر مقنعه ایشان جاری شد "
اولاً: از نظر سندی این داستان شدیداً ضعیف است؛ این مطلب برگرفته از کتابی بنام نورالعین فی مشهدالحسین است که نویسندة آن مشخص نیست و تنها برخی آن را به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت دادهاند که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بوده.
بسیاری از علما به بیاعتباری آن صحّه گذاشتهاند؛ چنانچه عالم بزرگوار آیت الله حاج میرزا محمد ارباب در خصوص بیاعتبار بودن کتاب نورالعین و بیاساس بودن گفتههای مسلم جصّاص تاکید دارد.
همچنین محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب منتهیالآمال و مفاتیح الجنان، در این خصوص مینویسند:
نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است؛ چون ایشان عقیلة بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است.
وی سپس با استناد به کتابهای معتبر تاریخی اثبات میکند که اسرای کربلا را بر ناقههای عریان و بیجهاز نشانده بودند و اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد!
مشکل دومِ سندی این روایت، آن است که سلسله سند و راویان آن در هیچ منبعی ذکر نشده است.
ثانیاً: همان طور که در روایات قبل دیدید، اینگونه رفتارها مورد نهی حضرات معصومین است؛ خصوصاً امام حسین(ع)، مصیبتدیدگان کربلا را، از چنین اعمالی نهیکرده بودند.
سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که اگر امام حسین(ع) خواهرشان را قسم دادند و حتی تذکر دادند که مبادا شیطان صبر از کَفَت برُباید، با این فرض چطور ممکن است حضرت زینب(س) اقدام به شکستن
سر خود کنند؟!
آیا تذکرامام حسین در شب عاشورا را فراموش کردند؟! به یقین حضرت زینب(س) که از اولیای خاص الهی
هستند و از علم لدنّی بهرهمند بوده اند، ممکن نیست برخلاف تذکّر امام(ع) چنین عملی را مرتکب شده باشند.
لذا با توجه به روایاتی که حضرت زینب (س) را اسوة صبر، رضا و خویشتنداری معرفی کرده اند،
قبول چنین وقایعی بسیار سخت ( وغیر ممکن ) است.
ثالثاً: در ضعف مضمون و غیر قابل اتکا بودن این روایت، همین بس که در بیتی از اشعار منتسب به حضرت زینب (س) در این روایت، حضرت امام حسین(ع) به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده است؛ بدیهی است که معرفت بیبدیل عقیلة بنیهاشم اجازه اهانت به امامی چنان والا مقام را ولو با انگیزه تمسّک به صنایع ادبی، قابل توجیه نمیداند.
رابعاً: حتی اگر بر فرض محال این داستان صحت داشته باشد و حضرت زینب(س) در آن وضعیت بحرانی که برای اولین بار سر برادرش را بر نیزه دیده است سر خود را به محمل زده باشد، این حاکی از شدّت تأثر و اندوه آن حضرت است و هیچ معلوم نیست که ایشان به قصد سرشکستن این کار را کرده باشند و دلیلی بر جواز این کاردر شرایط عادی نیست؛ در آن صورت نیز فقط میتوان در شرایطی مشابهِ آنچه بر حضرت زینب (س) گذشته (دیدن سر امام (ع) بر نیزه ) آن را تجویز کرد.
مؤید این مطلب آن است که نه در مورد حضرت زینب(س) و نه در مورد سایر زنان حرم، نقل نشده که در سالگرد عاشورا به اعمالی مثل آن اقدام کرده باشند.
اگر بر فرض محال چنین گفتهای صحت داشته باشد، عمل قمهزنان با فعل حضرت زینب(س) تفاوت آشکار دارد. قمه زنی اختیاری، آن هم در زمانه ای که دنیا به دنبال معرفی مسلمانان به عنوان تروریست و خشن و خون ریز می باشد، با سرشکستن از روی فشار و در شرایط ویژه، اصلا تناسبی ندارد؛
هر چند با دلائل ارائه شده، روشن شد که نسبت دادن این عمل به حضرت زینب (س) از طریق این روایت ضعیف، جفا در حق آن حضرت است.
...........................................................................................................................................................
آمریـــکا و اســلام هراســی
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار میکردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادتطلبی بود که هرساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگهمیدارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایتهای مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرتطلب هستند، عقاید و بنیانهای شیعه و فرهنگ شهادتطلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم؛ به گونهای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید. در مرحله بعد، باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و بهوسیله مداحان و نویسندگانِ سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را -که سد راه اصلی اهداف ما میباشند- تضعیف کرده وآنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم."
(.نقشهای برای جدایی مکاتب الهی، منتشر شده در آمریکا، گفتگو با دکترمایکل برانت، یکی از معاونان سابق "سیا")
برگرفته از کتاب دست پنهان
نقش استعمار انگلیس
تا حدود قرن هیجدهم سه امپراطوری بزرگ دنیا، هند، ایران و عثمانی مسلمان
بودند که بر تمام جهان متمدن آنروز، حکومت های مرفه و مقتدری پدید آورده
بودند. اسپانیا و فرانسه و هلند وانگلیس به رهبری زرسالاران یهودی
ومسیحیان صلیبی، به فکر افتادند که مقاومت مسلمین را بشکنند. انگلیسی های
تازه به دوران رسیده، برای رسیدن به این هدف چاره هایی جستند؛ از جمله در
هند و ایران که هسته اصلی مقاومت را شیعیان تشکیل میدادند، اینان از
شیعیان هندوستان شروع کردندکه از مرکز تشیع و مرجعیت نجف به دور بودند.
انگلیسی ها از جهل و سادگی شیعه و عشق زیاد آنان به امام حسین(علیهالسلام)
سوءاستفاده کردند و قمه و شمشیرزنی بر پیشانی را جعل کرده و به آنان
آموختند... متاسفانه برخی شیعیان هند، این بدعت را بدون مجوز علما و
نواب امام زمان(عجل الله فرجه)پذیرفتند!
کوبیدن شمشیر بر سر و پیشانی در سوگ سیدالشهدا(علیه السلام) در روز عاشورا، توسط استعمار انگلیس، از هند به ایران و عراق رخنه نمود.
تا
گذشتهای نهچندان دور، سفارتهای بریتانیا در تهران و بغداد، هیئتهای
عزاداری را که به آن صورت انزجارآور و زشت در کوچه و خیابانها ظاهر
میشدند، تأمین میکردند. غرض از سیاست استعماری انگلیس از کمک به رشد این
مراسم زشت، به دست آوردنِ دلیلی معقول برای استعمارش بود که همواره با
معارضه مردم بریتانیا و برخی نشریات آن کشور روبرو میشد.
استعمار
انگلیس میخواست ثابت کند که مردمان مستعمره هند و کشورهای اسلامی دیگر که
به آن صورت وحشیانه در خیابانها ظاهر میشوند، احتیاج به ولی و قیمی دارند
که آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتیجه، عکس و تصاویر دستههای
عزادار که در روز عاشورا به زنجیر به پشت خود نواخته و با شمشیر و قمه بر
سر خود میکوفتند و خونهای جاری شده در نتیجه این جریانات، در روزنامههای
بریتانیا و اروپا به چاپ میرسید؛ و سیاستمداران استعمارگر در نتیجه این
تصویرها، استعمارِ این کشورها را به عنوان ضرورتی انسانی اعلام میکردند که
میتواند مردم آن کشورها را از جهل و توحش رهانیده و به جاده تمدن و تقدم
رهنمون سازد.
نقل شده است، هنگامی که "یاسین هاشمی" نخستوزیر عراق در
عهدِ استعمار انگلیس برای گفتگو جهت پایان دادن استعمار، به لندن رفته بود،
انگلیسیها به او گفتند: ما به خاطر کمک به مردم عراق به آنجا آمدهایم
تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانیم!
این
سخن، خشم یاسین هاشمی را برمیانگیزد و باعث میگردد با عصبانیت از جلسه
خارج شود؛ اما انگلیسیها از او عذر خواهی کرده و او را به دیدن فیلمی
مستند از عراق دعوت میکنند. این فیلم که از هیئتهای حسینی به راه افتاده
در خیابانهای نجف، کربلا و کاظمین تهیه شده بود، حاوی مشاهد مهیب و
نفرتآور از شمشیرکوبی و قمهزنیِ مردمِ عزادار بود. گویی انگلیسیها
میخواستند بگویند: "آیا مردمانی روشنفکر که از تمدن بویی بردهاند، با
خود چنین میکنند؟!
برگرفته از کتاب دست پنهان
............................................................................................................................................................................
مقابله حضرت امام خمینی (ره) با قمه زنی و امثال آن
با گسترش برخی مظاهر آزار جسمانی در مراسم سوگواری امام حسین(علیه السلام) و امکان بهره برداری دشمنان ازاین رفتارها، ایشان با صدور حکمی از قمه زنی نهی و جواز شبیه خوانی را مشروط به عدم وهن اعلام فرمودند.
در پی این اقدام حضرت امام(قدس سره)، آیت الله شهید سید محمد باقر صدر(قدس سره) (. "آنچه که امروز با نام قمهزنی و جاری ساختن خون بر بدن انجام میشود از افعال عوام مردم و جاهلین آنهاست ... " کل الحلول عند آل الرسول، دکتر تیجانی، ص 150؛ تراجیدیا کربلا، ابراهیم الحیدری، ص 459)
و شهید آیت الله مرتضی مطهری و جمعی از علمای بصیر به حمایت از این حکم ومحکومیت این اعمال پرداختند.
شهید مطهری با ذکر سابقه ورود قمه زنی به ایران می نویسد: "قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور، از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرده و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید."(. جاذبه و دافعة علی علیه السلام، ص 154)
شهید آیت الله مطهری در کتاب حوزه و روحانیت نیز به این مبحث پرداخته، میفرمایند: "قمه زنی در شرایط فعلی هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب می گردد و حداقل اینکه در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع می گردد. از برنامههایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین(علیه السلام) ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است؛ قمه زدن هم همین طور است. این کار، کار غلطی است. یک عده قمهها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خون ها را بریزند که که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است."( . حوزه و روحانیت، ج 2، ص 173.)
روحانی شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد(. شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد یکی از چهره های برجسته سیاسی و مذهبی قبل و بعد از انقلاب می باشد که فعالیتهای سیاسی خویش را قبل از سال 1340 شروع نموده و از سال 1341 به بعد که نهضت امام خمینی(قدس سره) آغاز گردید، تحت لوای ایشان به مبارزه می پرداخت. او طی این مدت بیش از پنج مرتبه به علت سخنرانی و مبارزه علیه شاه دستگیر و روانه زندان شد. شهید هاشمی نژاد پس از انقلاب نیز بر فعالیتهای خود ادامه داد و در آغاز به عنوان نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان انتخاب شده، و در تدوین قانون اساسی و به خصوص در جهت تثبیت اصل ولایت فقیه زحمات فراوانی کشید. سرانجام ایشان در هفتم مهر سال 1360 در پایان کلاس درس، به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.)42 نیز به تاثیرات سوء قمه زنی در تخریب چهره تشیع پرداخته، می گوید: "سوگواری برای حسین بن علی (علیهماالسلام) و یاد نمودن از فاجعه خونین نینوا، اگر به طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزش های اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حسّ حمایت از مظلوم سرچشمه می گیرد. اما با کمال تأسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین (علیه السلام) کارهایی انجام می شود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافکندگی است. کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق، صحیح و قابل درک است. برای نمونه باید موضوع "قمه زدن" را یاد کرد. این عمل ناراحت کننده و چندشآور... نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه مؤثر و قاطع علیه آیین مقدس ما استفاده می کنند.
نویسندگان دغل و قلم های شومی که سالیانی دراز در این کشور مشغول سمپاشی و آلوده ساختن افکار بی خبران از اسلام و نظام عالی و جهانی آن بودند، اکثراً از این نمونه کارها که جمعی از شیعیان پاکدل به نام دین و اسلام انجام می دادند، سوءاستفاده می کردند و در نوشتههای خود - که سراپا تهمت و افترا به اسلام و تشیع است- آنها را به نام یکی از دستورات مذهبی شیعه معرفی کرده، از مظاهر "شیعهگری" می شمرده اند. سپس در پناه این حربه های مؤثر، فحشها و ناسزاهای خود را نثار اسلام و مکتب آسمانی آن نموده و با این قبیل تهمت ها - که این کارها جزء دستورات اسلامی است- این آیین مقدس را ناصحیح و نامعقول جلوه می دادند...
اگر در داخل یک کشور اسلامی موضوع "قمه زدن" و مانند آن این گونه مورد بهرهبرداری و سوءاستفاده دشمنان اسلام قرار گیرد، در خارج از کشور نسبت به قدرتهای بزرگ و مذاهبی که به نیروهای استعماری تکیه دارند، می توان به خوبی استنباط کرد که چگونه از این حربه های مؤثر علیه اسلام و مکتب آسمانی آن از یک طرف و تحقیر نمودن و کوچک شمردن مردم مشرق زمین از سوی دیگر استفاده میکنند.
یکی از دوستانم که دانشجوست و در آلمان غربی مشغول تحصیل است، سال گذشته برایم حکایت می کرد که در آنجا ما به دیدن فیلمی رفتیم که در آن قسمتی از عادات و اعمال مردم مشرق زمین نشان داده می شد؛ اعمالی که نشان دهنده انحطاط فکری آنها است.
در آن فیلم، از کشور هندوستان مثلاً دستان گاوهای مقدس و احترامهایی که مردم آنجا در برابر آنها انجام میدادند نشان داده شده، ولی هنگامی که نوبت به ایران رسید، منظره "قمه زدن" با همان وضع چندشآور در فیلم منعکس شد.
... باز داستان دیگری در این باره دارم که دانشجوی آلمانی به علّت آن که منظره قمه زدن را در یک فیلم تلویزیونی دیده بود و دشمنان اسلام، آن را به عنوان "یکی از دستورات اسلامی که باید یک مسلمان واقعی آن را اجرا کند" معرفی کرده بودند، تا مدتها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذیرد..."(. درسی که حسین علیه السلام به انسانها آموخت، شهید هاشمی نژاد، ص 261 و 262)
......................................................................................................................................................................
سخنان امام علی (ع) در نکوهش از بدعت ها
{ هیچ بدعتی در دین ایجاد نمی شود ، مگر آنکه سنتی ترک گردد ؛ پس ، از بدعت ها بپرهیزید و با راه راست و جاده آشکار حق باشید .
نیکوترین کارها سنتی است که سالیانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده است و بدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست . }
" خطبه 145 نهج البلاغه "
تحلیل مدیر : ( با اندکی تامل می بینیم که قمه زنی در سالهای اخیر وارد فرهنگ عاشورایی کشورمان شده و به شدت رواج یافته است . به طوری که تا قبل از نیمه قرن نوزدهم از رواج کارهایی مثل قمه زنی در عزاداری حسینی در هیچ یک از منابع تاریخی یاد نشده است .
بر اساس قدیمی ترین اسناد ، این گونه رفتارها در مناطق اسلامی برای اولین بار توسط برخی سوفیان منطقه عثمانی که در راه بازگشت از مکه در کربلا حضور یافته بودند رواج یافته است .
اگر قبل از رواج قمه زنی ، درباره این عمل از کسی می پرسیدی آن را خود زنی و قطعا حرام می دانست ( حتی در عزاداری سیدالشهدا (ع) ) ، اما امروز این عمل چنان در بین مردم نفوذ کرده که آن را حرام نمی دانند هیچ ، بلکه مستحب نیز می دانند .
تمامی اعضای بدن امانتی است از جانب خداوند به بندگان ، و انسان موظف است آنها را تا حد توان از آسیب های بیرونی مصون بدارد . خودزنی از لحاظ صفت عملی است مشابه خود کشی ، در حالی که در اعتقادات اسلامی ما ، عذابی سخت در انتظار فردی است که خود کشی می کند .
در اینکه خودزنی عملی حرام است شکی نیست ، اما عده ای خودزنی ( قمه زنی ) به منظور عزاداری برای امام حسین (ع) را استثناء دانسته و آن را از دایره اعمال حرام خارج می دانند ؛ در حالی که در هیچ یک از منابع تاریخی و روایاتی که از ائمه معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده از استحباب آن در عزای حسینی یاد نشده است )
امیرالمؤمنین (ع) در این باره می فرمایند :
{ مؤمن کسی است که حلال خدا را هم اکنون حلال ، و حرام خدا را هم اکنون حرام بشمارد ، و آنچه را مردم با بدعت ها تغییر دادند ، چیزی از حرام را حلال نمی کند ، زیرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چیزی است که خدا حرام شمرده است . }
" خطبه 176 نهج البلاغه "
سخن مدیر : ( رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ، در طول سالهای اخیر، تلاش بسیاری برای دفع این بدعت ( قمه زنی ) کرده اند ، به طوری که در این باره سخنرانی های زیادی داشته اند ، و ما بخش مختصری از آن را در این وبلاگ قرار داده ایم .
ایشان این عمل را چه در خفا و چه در انظار عموم ، حرام دانسته و در این باره هیچ نظری را واجد شرایط صحت و انعقاد نمی دانند .
ضرورت اطاعت از فرامین رهبری ( ولایت فقیه ) بر همگان واجب بوده و سرپیچی از آن شرعا حرام می باشد .
حتی اگر کسی از مرجعی دیگر تقلید کرده و مرجع تقلید وی این عمل را مجاز بداند ، در این شرایط ، که جنبه عمومی و جهانی دارد و با انجام این عمل آبروی اسلام به خطر می افتد ، فرد موظف به اطاعت از دستورات رهبری ( ولایت فقیه ) می باشد )
امام علی (ع) در ضرورت اطاعت از رهبری در برابر بدعت ها می فرمایند :
{ بدانید که بدعت ها به رنگ حق در آمده و هلاک کننده اند ، مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرماید ، و همانا حکومت الهی حافظ امور شماست ، بنابراین زمام امور خود را بی آنکه نفاق ورزید یا کراهتی داشته باشید ، به دست رهبر خود سپارید .
به خدا سوگند ! اگر در پیروی از حکومت و رهبر خود ، اخلاص نداشته باشید ، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت که هرگز به شما باز نخواهد گردانید و در دست دیگران قرار خواهد داد . }
" خطبه 169 نهج البلاغه "
بدعت گریزی
{ گروهی در دریای فتنه ها فرو رفته ، بدعت را پذیرفته ، و سنت های پسندیده را ترک کردند ؛ مؤمنان کناره گیری کرده و گمراهان و دروغگویان به سخن آمدند }
" خطبه 154 نهج البلاغه "
تحلیل مدیر : در این خطبه از امیرالمؤمنین (ع) ، به سه دسته از افراد اشاره شده است :
جاهلان ، مؤمنان و منافقان .
" جاهلان : گروهی از مردم ناآگاه جامعه هستند که بدون علم و آگاهی ، و از روی احساسات ، بدعت هایی را می پذیرند که به اصل و پایه دین آسیب های جدی می رساند ، هر چند بسیاری از آنها قصد آسیب رساندن به دین را نداشته و برعکس ، به نظر خودشان آن کار را مثبت می دانند .
در عصر حاضر بسیاری از مردم قمه زنی را پذیرفته و از روی محبتی که به امام حسین (ع) دارند این کار را انجام داده و به خیر و شرّ آن کاری ندارند ، آنان بر خلاف روایات معصومین ( علیهم السلام ) عزاداری سنتی امام حسین (ع) را تغییر داده و با پذیرفتن بدعت قمه زنی ، آن را به شکل انزجار آور امروزی مبدل ساخته اند ، که مایه تمسخر و تضعیف شدید اسلام در جهان شده است . امیرالمؤمنین (ع) این گونه از افراد را فرو رفته در فتنه ها میداند که بدعت ها را پذیرفته و سنت های پسندیده ( عزاداری سنتی ) را ترک کرده اند .
مؤمنان : افرادی عالم و آگاه بر مسائل دینی هستند که تلاش بسیاری برای دفع بدعت ها می کنند .
در جواب به این سؤال که چرا امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه به کناره گیری مؤمنان اشاره کرده اند ؛ باید بگویم : در طول تاریخ پیدایش قمه زنی ، شاهد مخالفت علمای بزرگ ، با این بدعت بوده ایم . اما به دلیل کثرت پذیرندگان این نوع بدعت ها ، و بخاطر جلوگیری از شکلگیری انقلاب عوام ، آنان گاهی اوقات مجبور به سکوت می باشند .
در حالی که مردم جاهل و ناآگاه ، بسیاری از علمایی که با عمل قمه زنی مخالف بودند را به خروج از دین متهم کردند . ( گاهی اوقات سکوت مصلحتی در برابر یک کار حرام ، بهتر از نابودی دین است )
منافقان : گروهی از افراد زیرک و آگاه می باشند که از جهل مسلمانان علیه خودشان استفاده می کنند تا به منافع خود دست یابند . در زمان کنونی دولتمردان غربی را می توان جزء این گروه نام برد . آنان از طرفی با ترفندهای شناخته شده قمه زنی را در بین مسلمانان رواج داده و از طرف دیگر همین کار را ابزار تضعیف اسلام قرار داده اند ."
امیرالمؤمنین (ع) در وصف مبارزان بدعت ها می فرمایند :
{ برترین بندگان خدا در پیشگاه او انسان عادل است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت می کند ، سنت شناخته شده را بر پا دارد ، و بدعت ناشناخته را بمیراند }
" خطبه 164 نهج البلاغه "
بدعت ، علل پیدایش فتنه ها
{ همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها ، هواپرستی ، و بدعت گذاری در احکام آسمانی است . نو آوری هایی که قرآن با آن مخالف است ، و گروهی " با دو انحراف یاد شده " بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند ، که بر خلاف دین خداست .
پس اگر باطل با حق مخلوط نمی شد ، بر طالبان حق پوشیده نمی ماند ، و اگر حق ، از باطل جدا و خالص می گشت ، زبان دشمنان قطع می گردید . اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را می گیرند و به هم می آمیزند ، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره می گردد و تنها " آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند " نجات خواهند یافت }
" خطبه 50 نهج البلاغه "
سخن مدیر : " در پذیرش مسائل دینی شما را از دو چیز باز می دارم و به یک ابزار توصیه می کنم .
اول اینکه ؛ هر کسی در لباس پیامبر (ص) ظاهر شد و هر چه گفت را قبول نکنید ، و دوم آنکه عنان خود را به احساسات و عواطفتان نسپارید و از هر گونه تعصّب دوری گزینید . بلکه باید درباره این مسائل آگاهی لازم را کسب کرده و با ابزار عقل تفکر کنید .
تعصّب آغازی است برای پایان هدایت و رستگاری انسان .
انسان متعصّب چشمهایش را بسته ، گوشهایش را محکم گرفته و تنها زبانش را بکار می اندازد ؛ او نه می خواهد حقایق را ببیند و نه چیزی بشنود ، بلکه با ابزار زبان فقط از باورهای غلط خود دفاع می کند ، و این آغاز هلاکت و نابودی اوست .
حال به عنوان یک دوست شما را به تفکر درباره خطبه بالا ( خ 50 نهج البلاغه ) دعوت می کنم ."
...............................................................................................................................................
بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی) درباره قمه زنی
برخی واکنشها به اعلام حرمت تظاهرات قمهزنی
به نظر ما قمهزنی یک خلاف شرع قطعی بوده و هست؛ این را ما اعلام کردیم و بزرگانی هم حمایت کردند؛ اما بعد دیدیم از گوشه و کنار، کسانی در جهت عکس این عمل میکنند! اگر قمهزنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست! چرا در جاهایی برای این چیزهای بعضاً خرافی انگیزه وجود دارد؟
آنهایی هم که جنبه خرافی محض ندارند، لااقل این مقدار هست که در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانههای ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکسالعمل نامناسب ایجاد خواهد کرد.
اینها از بینات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها "مشکوکٌ فیه"(. آنچه در آن تردید وجود دارد) است.
( بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 27/12/83)
علت عدم موضعگیری علمای سلف
علمای سلف دستشان بسته بود و نمیتوانستند بگویند "این کار، غلط و خلاف است." امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوهی اسلام است.
جعلی بودن
قمه زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضی نیست.
بدعت بودن
من حقیقتاً هر چه فکر
کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمه زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت
است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند؛ بنده راضی نیستم
نماد وهن مذهب تشیع
اینجانب
میبینم که چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهیدان حضرت
اباعبداللَّهالحسین (علیهالسّلام) مورد جفا در قضاوتهای جهانی واقع
میشود، چگونه درک روشنبینانهی آنان در اعتقاد به مقام والای اهل بیت
(علیهمالسّلام)، به خاطر بعضی اعمال جاهلانه، حمل بر اموری میشود که از
ساحت شیعه و ائمهی بزرگوارشان بسی دور است... میبینم که بعضا اعمالی
که هیچ ریشهی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض میدهد که بدان وسیله
اسلام و تشیّع را به عنوان آئین خرافه معرفی کنند.
( پاسخ رهبری به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)
مخدوش شدن چهره تشیع
نباید کاری
کنیم که آحاد جامعهی اسلامی برتر، یعنی جامعهی محبِّ
اهلبیت(علیهمالسّلام) که به نام مقدس ولی عصر(ارواحنافداه)، به نام
حسینبنعلی(علیهالسّلام) و به نام امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) مفتخرند،
در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدمهای خرافی
بیمنطق معرفی شوند.
سوء استفاده دشمن از قمه زنی برای تبلیغ بر ضد تشیع
میبینم
که چگونه عزاداری بر جگرگوشگان زهرای اطهر (علیهمالسّلام) مورد تبلیغ سوء
دشمنان متعصّب و تبلیغاتچیهای شیطان استعمار قرار میگیرد، میبینم که
بعضا اعمالی که هیچ ریشهی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض میدهد
که بدان وسیله هم اسلام و تشیّع را العیاذباللَّه به عنوان آئین خرافه
معرفی کنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدّس جمهوری اسلامی در
تبلیغات خود آشکار سازند.
( پاسخ رهبری به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)
ضایع شدن فداکاری گذشتگان برای حفظ آبروی تشیع
شیعهی
محبّ و مخلصی که در روز عاشورا با قمه سر و روی خود و حتی کودکان خردسال
خود را خونین میکند، آیا راضی است که با این عمل خود در روزگاری که هزاران
چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو، در پی بد معرّفی کردن اسلام و تشیع است،
عمل او را مستمسک دشمنی خود قرار بدهد؟ آیا راضی است که با تظاهر به این
عمل، خون دهها هزار جوان بسیجی صفت عاشق را که برای آبرو دادن به اسلام و
تشیّع و نظام جمهوری اسلامی بر زمین ریخته شده است را ضایع سازد؟
(پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین مروج 27/03/1373)
ضرورت مقابله با قمه زنی
میدانم عدّهای خواهند گفت: "حق این بود که فلانی اسم قمه را نمیآورد." خواهند گفت: "شما به قمه زدن چه کار داشتید؟ عدّهای میزنند؛ بگذارید بزنند!" نه؛ نمیشود در مقابل این کارِ غلط سکوت کرد. اگر به گونهای که طی چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمه زدن را ترویج کردند و هنوز هم میکنند، در زمان حیات مبارک امام (رضواناللَّهعلیه) ترویج میکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه میایستادند.
( بیانات رهبری در جمع روحانیون استان "کهگیلویه و بویراحمد" در آستانهی ماه محرم17/03/1373)
توجه به عوامل ترویج قمه زنی
این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین(علیهالسّلام)، به این معنا راضی نیست. من نمیدانم کدام سلیقهها و از کجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعهی انقلابی ما میکنند؟!
تبیین اولویت ضررهای اجتماعی قمهزنی نسبت به ضررهای فردی آن
آنچه
از قول مراجع سلف (رحمتاللَّهعلیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که
اگر این کار ضرر معتنیبه ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار
جهانیان ضرر معتنیبه نیست؟ آیا مخدوش کردن محبّت و عشق شیعیان به خاندان
مظلوم پیامبر (صلّیاللَّهعلیهواله) و بخصوص شیفتگی بیحد و حصر آنان به
سالار شهیدان (علیهالسّلام) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این
بالاتر است؟
(پاسخ رهبری به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)
عمومیت پیدا کردن و تظاهر به قمه زنی در زمان کنونی
اگر
کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او
ناراضیام. این را من جدّاً عرض میکنم. یک وقت بود در گوشه و کنار، چند
نفر دوْرِ هم جمع میشدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمهزنی میکردند
و کارشان، تظاهر - به این معنا که امروز هست- نبود. کسی هم به خوب و بدِ
عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایرهی محدودی انجام میشد. اما یک وقت
بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابانهای تهران یا قم یا
شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر
خودشان ضربه وارد کنند؛ این کار، قطعاً خلاف است.
امام حسین(علیهالسّلام)، به این معنا راضی نیست. من نمیدانم کدام سلیقهها و از کجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی جامعهی انقلابی ما میکنند؟!
( بیانات رهبری در جمع روحانیون استان "کهگیلویه و بویراحمد" در آستانهی ماه محرم17/03/1373)
دلیل حرمت
اگر قمه زدن به صورت عملی انفرادی در خانههای در بسته انجام میگرفت، ضرری که ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمی بود، ولی وقتی این کار علی رؤوسالاشهاد و در مقابل دوربینها و چشمهای دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام میگیرد، آن وقت دیگر ضرری که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمی و فردی نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغی که با آبروی اسلام و شیعه سروکار دارد نیز باید مورد توجّه باشد. امروز این ضرر، بسیار بزرگ و شکننده است و لذا قمه زدن علنی و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.
..........................................................................................................................................