مصاحبه با روحانی درباره عفاف و حجاب
حسن روحانی، رییس جمهور منتخب مردم ایران به تازگی گفت و گویی فرهنگی با مجله چلچراغ داشته است. قسمتی از متن این گفت و گو را در ادامه مطلب بخوانید:
سوال: از نظر جنابعالی مصائب و مواهب روحانی بودن چیست؟
پاسخ: روحانی بودن همانطور که فرمودید، دشواریها و مواهبی دارد. از دشواریهای آن این است که فردی که لباس روحانی بر تن دارد، باید ملاحظات اجتماعی زیادی را رعایت کند که شهروندان غیرروحانی از قید آن آزادند. عمری با اهل کتاب، دانش و معرفت بودن یکی دیگر از این مواهب است.
سوال: برخوردی که این سالها با جوانها میشود، مثل محدودیتهای حضور و نشاط اجتماعی، گشت ارشاد و امثالهم چقدر با ایدهآل شما از جمهوری اسلامی سازگار است و چقدر خلاف آن آرمانهاست؟ و شما با این موضوع چه خواهید کرد؟
پاسخ: من قطعا با این برخوردها مخالفم. اینها حاصل همان قرائت و برداشت خاص از اسلام و قانون اساسی است. برای اینکه نگاهم به مسئله روشن شود، دیدگاهم را به مسئله حجاب و عفاف برای شما تشریح میکنم. خیلی از این برخوردها ناشی از دیدگاهی است که چنین شادی و نشاطهایی را گامهای اولیه به سوی تضعیف عفت عمومی میبیند و بنابراین تشریح دیدگاه من مناسب است.
به نظرم، عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمیرود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند، ولی آیا انسانهای عفیفی نبودند؟ من هشدار میدهم که حجاب را عین عفاف ندانیم.
به نظر من زنان زیادی از جامعه
ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد.
کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب
دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند.
بنابراین تاکید ما باید بر عفت باشد. باید ببینیم عفت را چه چیزی تهدید میکند. به نظر من عفت مردم ما را فقر اقتصادی و ناتوانی در ازدواج، بیشتر تهدید میکند تا رعایت حجاب مطابق استانداردهایی که عدهای دوست دارند و تعریف کردهاند.این را چرا گفتم؟ چون یک عدهای فکر میکنند اگر جوانان با هم کوه بروند، در یک مراسم شادی شرکت کنند، یا در خیابان با هم قدم بزنند، عفت جامعه خدشهدار میشود. اما واقعیت این است که عفت را چیزهای مهمتری تهدید میکند. برخی از برخوردها هم ناشی از نگاه پلیسی و امنیتی به جامعه است، نگاهی که همه چیز را سیاسی میبیند. در حالی که اجازه دادن به برگزاری برخی مراسم، شدت کنش و دیدگاه سیاسی را کاهش میدهد. در ضمن، مطمئن باشید که در ایدهآلهای جمهوری اسلامی، نفی شادی و نشاط نبود. در هیچ کدام از شعارهای ابتدای انقلاب شما شعار علیه شادی و شور جوانی پیدا نمیکنید.
سوال: اصولا چقدر به تفکیک جنسیتی در عرصههای مختلف اجتماعی اعتقاد دارید؟
پاسخ: به هیچ عنوان دنبال تفکیک جنسیتی نیستم. هیچ جامعهای در طول تاریخ
نتوانسته است تفکیک جنسیتی کند، در جامعه پیچیده و پر از ارتباطات امروز
نیز تفکیک جنسیتی هیچ کاربردی ندارد.
سوال: شما فضای مجازی و اینترنت را تهدید میدانید؟ شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک چطور؟ چه نظری در مورد فیلترینگ گسترده اینترنت دارید؟
پاسخ: فضاهای مجازی ابزارند، و هر ابزاری میتواند تهدید یا فرصت باشد. داروها
برای درمان بیماری ساخته میشوند ولی میشود با آنها خودکشی هم کرد. این
ابزارهای در ضمن ناگزیر هم هستند. من یادم میآید که حتی آیتالله هاشمی
رفسنجانی هم شبکههایی مثل فیسبوک را پدیدههای مبارکی خوانده بودند.
واقعا هم همین گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیشتر
استفاده مثبت شده تا استفاده منفی. شما نگاه کنید ببینید از انرژی هستهای
فقط دو بار برای کشتار گسترده استفاده شده است، ولی امروز بیش از 400
نیروگاه هستهای در جهان برق تولید میکنند، و انرژی هستهای در کشاورزی،
صنعت و... کاربرد دارد. مگر جهان با انفجار بمب اتمی، کل انرژی هستهای را
کنار گذاشت؟ نه.در ضمن در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی
فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت میگیرد، مقاصد خیرخواهانه
ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه
جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها
میترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند، و این محدود کردنها هم جواب
نمیدهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح میدادند که در محدود کردن دسترسی
مردم به کدام خبر موفق بودهاند؟ کدام خبر مهمی در چند سال اخیر وجود داشته
که فیلترینگ باعث عدم دسترسی مردم به آن شده است؟ این اقدامات حتی مانع
دسترسی به سایتهای غیراخلاقی هم نشده است. فیلترینگ گسترده جز اینکه
دیوار بیاعتمادی میان مردم و دولت را بیشتر میکند و به اقتصاد ما ضربه
میزند، خاصیت دیگری ندارد و مانع توسعه کاربریهای مثبت اینترنت در ایران
میشود.
سوال: در مورد محدودیتها و سختگیریهای فراتر از قانون و شرع که این روزها برای زنان و دختران اعمال میشود، چه نظری دارید؟ در زمینههایی مثل حضور در عرصههای اجتماعی، حضور در ورزشگاهها، حجاب، رابطه معقول دختران و پسران...؟
پاسخ: من با اعمال محدودیتهای فراقانونی علیه دختران و زنان مخالفم. برخی آنقدر
تنگنظر هستند که حتی برخی فتواهای غیرسختگیرانهتر مراجع را نیز
برنمیتابند. رفتار آدمهای سختگیر امروز با تصوراتشان درباره اسلام
نمیخواند. اسلام را کامل و راهحل همه چیز معرفی میکنند، ولی دست آخر
نمیتوانند راهی برای وارد کردن زنان به ورزشگاهها پیدا کنند و راه محدود
کردن را در پیش میگیرند. من البته معتقدم قطعا مشکل از سوی این افراد است.
سوال: یکی از عواملی که در این سالها باعث رکود فرهنگ و هنر و دلسردی و گریز بسیاری از اهل فرهنگ و هنرمندان شده است، بحث ممیزی و سانسور شدید است. شما چه راه و برنامهای برای بازگرداندن فضای خلاقیت و نشاط به عرصه هنر و فرهنگ دارید؟
پاسخ: اولین برنامه اعتماد کردن به اهالی فرهنگ و هنر و باز
گذاردن دست آنهاست. همین که سیاست ممیزی ما حداقلی باشد، خط قرمزها را
دائم سختگیرانه نکنیم، و نشان دهیم سانسور هدف نیست، فضا بهتر میشود. مگر
در دوران اصلاحات چه کردند؟ به ممیزهای وزارت ارشاد گفته شد که سختگیرانه
برخورد نکنند. آدمها در لیست سیاه نبودند. بیان افکار و حق اعتراض کردن،
جزء حقوق اساسی افراد شمرده میشد. من باور دارم که اهل فرهنگ و هنر دلسوز
کشورشان هستند، قصد تخریب ندارند و اگر آزاد باشند و دولت به عوض دخالت در
کار آنها، امنیتشان را تامین کند، خودشان مصالح جامعه را هم لحاظ میکنند.
بالاخص اینکه ما تجربه سالهای اصلاحات را داریم و جامعه برای استفاده از
آزادی بسیار پختهتر و باتجربهتر شده است.
سوال: آقای روحانی شما چقدر ماهواره نگاه میکنید؟ کدام کانالها را؟ نیامدهاند دیش و رسیور شما را جمع کنند؟ لطفا بگویید چرا جوانها با تلویزیون جمهوری اسلامی قهرند؟ چه باید کرد؟
پاسخ: مقامات سیاسی و بالاخص آنها که در حوزه تصمیمگیریهای استراتژیک هستند،
به ماهوارهها دسترسی دارند. حتی آنها که کمتر فرصت میکنند شبکههای
ماهوارهای را تماشا کنند، در گزارشهای نهادهای مسئول از محتوای
برنامههای این شبکهها مطلع میشوند. من به این شبکهها دسترسی دارم و به
دلیل سمت من در مرکز تحقیقات استراتژیک، ضروری است به آنها دسترسی داشته
باشم. کسی هم تاکنون نیامده است دیش و رسیور ما را جمع کند، و طبق قانون
مجوزهایی برای افراد از سوی مقامات مسئول صادر میشود. اما من بهطور کلی
مخالفت با شیوههای خشن برخورد با استفادهکنندگان از ماهواره را اعلام
کردهام و معتقدم در عصر انقلاب دیجیتال، نمیتوان در قرنطینه زندگی و
حکومت کرد.بخش زیادی از جوانان ما با صدا و سیما قهر کردهاند، چون صداقت،
اخلاق و عدالت را آنچنان که شایسته است در آن ندیدهاند. هر رسانهای باید
به نیاز مردم پاسخ دهد، و یکی از مهمترین نیازهای مردم، نیاز به خبر و
اطلاعات شفاف درباره مهمترین موضوعات است. وقتی سهم اخبار خارجی بیشتر از
اخبار داخلی است، وقتی تولد یک خرس پاندا در فلان باغ وحش چین پوشش داده
میشود اما از اعتراض کارگران به شش ماه پرداخت نشدن حقوقشان خبری در
تلویزیون ما گفته نمیشود، وقتی تمام اسطورههای فرهنگ و هنر که اندکی صدای
منتقد دارند در تلویزیون ما سهمی ندارند، و وقتی چهرههای سیاسی بزرگ مثل
آقایان هاشمی و خاتمی، و گروههای سیاسی منتقد از تلویزیون حذف میشوند،
بدیهی است که مردم و نه فقط جوانان با تلویزیون قهر میکنند. راهحل، تضمین
آزادی بیان است. اگر روزی تلویزیون ما پوشش خبریاش بیشتر از پوشش خبری
شبکههای خارجی نظیر بیبیسی شد، مردم با تلویزیون آشتی میکنند.